خلاصة:
طراحی مبتنی بر فرایند، گفتمانی روشمند برای ایجاد الگوهای علمی از روش و محتوی معماری است به گونه ای که باعث افزایش ادارک محتویی و شفافیت در روش گردد. چنین گفتمانی با روش مسیله پنداری، سعی دارد محتوی معماری را در بلند مدت مورد بازشناسی علمی قرار دهد که به هویت بخشی روشمند به آن منجر شود. بر این اساس، مفهوم پایداری در هویت معماری، مقوله نظری است که به تدوین یک چارچوب کلی، برای جایگاه دهی و ارتباط شناسی عوامل موثر بر معماری، کمک شایانی میکند. با توجه به نقش کلیدی طراحی در معماری، بدیهی است تمرکز بر چنین مقوله ای، راه را برای نظریه پردازی های آینده (خصوصا از نوع اثباتی) هموار تر میکند. پژوهش بنیادین حاضر سعی دارد به روش کیفی (گفتمان شناسی تطبیقی) با بازشناسی کلیات ماثر بر روند طراحی، آنها را در کلی ترین حالت ممکن دسته بندی، نامگذاری، و به آنها، جایگاهی مفهومی دهد، و نهایتا به صورت پیشنهادی، چارچوبی برای بهره گیری روشمند از آنها را ارایه نماید. بدین صورت، هدف هویت بخشی مبتنی بر طراحی فرایندی(گام به گام)، را محقق کند. بدیهی است داشتن روند کل گرایانه باعث خواهد شد، در مواجهه با عوامل جدید احتمالی در آینده، بتوان ضمن تمرکز بر مراحل طی شده، بر افزودن و جایگاه دهی به عوامل جدید، عمل کرده و از تکرار مراحل قبل پرهیز کرد. در کلیه مراحل پژوهش تلاش شده است، مفهوم پایداری در سه وجه: ثبات بخشی به رویه طراحی معماری، استفاده از گفتمان فرایندی، و ارایه چارچوب هویت آفرینی مبتنی بر طراحی فرایندی تعریف شده است، تا نتیجتا چارچوب جامع و منعطف پیشنهاد شده، ضمن پوشش داشته های موجود معماری، باعث کاستن از آسیب های سرعت تحولات علمی معاصر بر رویه طراحی و جلوگیری از کم رنگ شدن نقش مبانی نظری در آن، گردد.
ملخص الجهاز:
او در توضيح ، منابع اصلي براي جهت دهي به چنين چارچوبي را اينگونه معرفي ميکند: - محيط هاي انساني - مدارک تاريخي و معاصر - نمونه هاي مختلف او همچنين روش هايي را براي بهره گيري از اين منابع ، به شيوه بنيادين بيان ميکند (که به نظر ميتواند به قصد ارائه چارچوب علمي براي معماري، راهگشاي خوبي باشد): - عملکرد شناسي ابنيه -ساختار شناسي محيط هاي انساني -تحليل و تفسير مدارک فني -روشهاي مقايسه نمونه هاي معماري -روند شناسي تغييرات در محيط و پاسخ هاي معمارانه به آنها (رجوع شود به تصویر صفحه) شکل ١-ظرفيت شناسي بهره گيري از گفتمان فرايندي در معماري مسئله پندار(محور) (منبع : نگارندگان ) بر اين اساس ، پژوهش حاضر با استناد به اين مهم که بزرگان نظريه پردازي معماري همچون "گواک"، از طراحي به عنوان هسته و عامل مرکزي در آموزش معماري ياد ميکنند، و برخي ديگر همچون "پارکت " طراحي را همچون پايه اي براي معماري ميدانند، و يا انديشمنداني چون "نيوتن " که آن را همچون قلبي در کالبد آموزش معماري مي داند( اقتباس از: يزدانفر،١٣٨٣: ١٤٦)، اين سوال اصلي که عوامل متنوع ماثر بر روند طراحي مسئله محور(تحت عنوان کلي: دانش - تجربه - هنر-تحول )، ٦ را چگونه ميتوان در يک چارچوب کلي و فرايندي به کار گرفت ؟ سعي ميکند به گونه اي که باعث ايجاد مفهومي به نام هويت براي معماري گردد، يک چارچوب پيشنهادي ارائه کند که بتواند، به صورت مستقل ، روش و محتويي براي چارچوب دهي احتمالي به معماري، به روشي فرايندي گردد.