خلاصة:
یکی از موضوعات مهم و کلیدی در عرصه بین الملل، مسئله خلع سلاح و کنترل تسلیحات بوده است. مفاهیم یاد شده به لحاظ مفهومی واجد ماهیتی جدال برانگیز می باشند. از منظری زبان شناسانه و با بهره ای آزادانه از ترمینولوژی نظریات سوسور پدر زبان شناسی نوین، می توان گفت دال خلع سلاح و کنترل تسلیحات به مدلول های نسبتا گوناگون ارجاع داده می شود.
در این پژوهش نقطه آغاز کاوش و جستجو کنفرانس های لاهه در سالهای ۱۸۹۹ و ۱۹۰۲ است. از منظر نگارنده و بسیاری از پژوهشگران؛ دوران مذبور، دوران تولد گفتمان خلع سلاح در عرصه ی روابط بین الملل می باشد. از این رو بسیاری از تحقیقات و پژوهش های ارائه شده در کنفرانس های لاهه را نقطه عطف در این زمینه می انگارند. در این راستا نگارنده به تبعیت و پیروی از اسلاف خویش نقطه تبارشناسی را آغاز کنفرانس های لاهه می گذارد.
ملخص الجهاز:
بر اين اساس پيشنهاد تشکيل کنفرانسي براي برقراري صلح پايدار و واقعي و جلوگيري از توسعه روز افزون تسليحات در ١١ ژانويه ١٨٩٩ مطرح و متعاقب آن کنفرانسي با شرکت ٢٦ کشور در لاهه تشکيل شد؛ اما کنفرانس مذکور به جاي خلع سلاح به تدوين دو قرارداد در مورد مقررات جنگي پرداخت و طي اعلاميه هايي تنها استفاده از چند نوع سلاح را ممنوع نمود.
اقدامات جامعه ملل عليرغم اينکه جامعه ملل به عنوان عاليترين نهاد در زمينه صلح و امنيت دوران کوتاهي را سپري نمود، ليکن دستاوردهاي ارزشمندي در حوزه خلع سلاح و کنترل تسليحات داشته که اهم آنها بدين شرح است : بند اول - پيش نويس معاهده همياري ١٩٢٣ اولين تلاش براي خلع سلاح شکل بيش نويس معاهده همياري به خود گرفت .
سرانجام در سال ١٩٦٨ در کنفرانسي در ژنو با حضور نمايندگان بيش از نود کشور فاقد سلاح هسته اي و با نظارت چهار کشور دارنده سلاح هسته اي، بدون حق راي يک اعلاميه و چهارده توصيه نامه در جهت حفظ امنيت کشورهاي فاقد سلاح هسته اي و همچنين استفاده صلح آميز از انرژي اتمي تصويب شد و سپس تصميمات اين کنفرانس به شکل قطعنامه اي به تصويب مجمع عمومي سازمان ملل متحد رسيد (١٠٥-١٩٧٠:١٠١, UN and Disarmament).