خلاصة:
در دنیای پر رقابت کنونی، سازمانها پیوسته در جستجوی شیوههای جدیدی برای حداکثر کردن عملکرد و تلاش کارکنانشان هستند. در سال های اخیر، رفتارهای شهروندی سازمانی به دلیل اثرات قابل توجهی که بر اثربخشی و موفقیت سازمانها داشتهاند، بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. رفتار شهروندی سازمانی رفتارهای فرانقشی و خودجوشی است که کارکنان را در وضعیتی قرار میدهد که به صورت داوطلبانه فراتر از انتظارات وظیفه و شرح شغل خود عمل نمایند. یکی از مسائل و مشکلات سازمانهای امروزی، کمبود اعتماد بین کارکنان و مدیران است. در سازمانهای ما به خصوص، سازمانهای دولتی، شکاف قابل توجهی بین کارکنان و مدیریت و خواستههای این دو وجود دارد. افول اعتماد در سازمانهای دولتی، یکی از مسائلی است که باعث ایجاد کارکنانی بیانگیزه و بیتفاوت میشود و اجرای کند برنامهها را سبب میگردد. حال با توجه به بیتفاوتی کارکنان و عدم اعتماد در سازمانها و نظر به این که نقش اعتماد میتواند بر رفتار مناسب شهروندی و همچنین حس عدالت سازمان تاثیر گذار باشد، هدف از انجام این تحقیق بررسی اعتمادسازی و نقش آن در بهبود رفتار شهروندی سازمانی میباشد.
In today's highly competitive world, organizations are constantly looking for new ways to maximize the performance and effort of their employees. In recent years, organizational citizenship behaviors have received much attention due to the significant effects they have had on the effectiveness and success of organizations. Organizational citizenship behavior is extra-role and spontaneous behavior that puts employees in a position to voluntarily act beyond their job expectations and job descriptions. One of the problems of today's organizations is the lack of trust between employees and managers. In our organizations, especially government organizations, there is a significant gap between employees and management and the demands of the two. The decline in trust in government organizations is one of the issues that causes unmotivated and indifferent employees and slows down the implementation of programs. Now, considering the indifference of employees and lack of trust in organizations and considering that the role of trust can affect the appropriate citizenship behavior and also the sense of justice of the organization, the purpose of this study is to investigate trust building and its role in improving organizational citizenship behavior is.
ملخص الجهاز:
اين عقيده که اعتماد در محيط هاي کاري به عنوان عامل اصلي بالقوه اي است که منجر به بهبود عملکرد سازماني و در نتيجه رفتار شهروندي مناسب مي شود و مي تواند يکي از منابع مزيت رقابتي در بلند مدت باشد نيز به سرعت مورد توجه قرار گرفته است .
شغل فرد ايجاب مي کند که او با همکاران ، سرپرستان و مسئولين خود رابطه مستقل داشته باشد، مقررات و سياست هاي سازمان را رعايت و اجرا کند، عملکردش مطابق با استاندارد هاي تعيين شده باشد و عواملي مثل ماهيت کار، حقوق و دست مزد، شرايط مناسب کاري، دوستان و همکاران بر رضايت شغلي کارکنان تأثير مي گذارد که در نهايت مي تواند عملکرد فرد را متأثر سازند (احمدي بالادهي و همکاران ، ١٣٩٤) بنابراين نيروي انساني که امروزه از آن به عنوان سرمايه انساني ياد مي کنند، يکي از مهم ترين سرمايه هاي هر سازماني است که کيفيت آن مي تواند در رشد و تعالي سازمان نقش به سزايي داشته باشد و با توجه به پيچيدگي هاي آن ، مباحث مختلف در ابعاد رفتاري در حال ظهور مي باشد که يکي از آن ها در سال هاي اخير موضوع رفتار شهروندي سازماني مي باشد.
مجموعه رفتارهايي که از ضرورت هاي رسمي سازمان فراتر رفته (منتخب يگانه و همکاران ، ١٣٩٣)، متأثر از ارزش ها و باورها، رضايت شغلي و تعهد کارکنان است و در عملکرد سازماني، تأثير زيادي دارد، مانند همکاري داوطلبانه ، جوانمردي، کمک به ديگران ، گذشت و ايثار، رفتار شهروندي سازماني نام مي گيرند (١٩٨٨ ,Organ).