خلاصة:
گوردخمه قیزقاپان بر بلندیهای مشرف به دره سرسبز رودخانه و چمی رزان در کنار روستای زرزی از توابع پیرمگرون در غرب سلیمانیه و با نمایی رو به جنوب غرب ساخته شده است. قیزقاپان را نخستین بار سرهنگ سی. جی. ادموند C. J. Edmonds در سال 1933 به همراه دوتن از دراویش قادری کردستان عراق به نامهای احمد بیک و شیخ عبدالکریم کشف و به جامعه علمی معرفی کرد. هرتسفلد (1314) ساخت گوردخمه را متعلق به دوره ماد میداند ولی نمادهای حک شده بر دیوار تحتانی ایوان را مربوط به میترا، آناهیتا و اهورامزدا دانسته گیرشمن (1386) با توجه به کمان موسوم به سکایی در دست صاحب منصبان نقش شده بر دیوار ایوان آرامگاه، شیوه تیر چوبهای سقف آرامگاه را اقتباسی از آرامگاههای سکایی که در جنوب روسیه تا ماورای قفقاز دیده شدهاند و قیزقاپان را متعلق به دو امیر سکایی میدانست که در این منطقه حکومت داشتهاند. دیاکونوف (1383) نیز گوردخمه را بدون بررسی و بدون دلیل قانع کننده متعلق به هوخشتره پادشاه ماد دانسته است. پرادا (1383) معتقد است با توجه به تزیین معماری آن و با توجه به شکل سر ستونها و تزیین نخل خرمایی آن تاریخ پس از قرن ششم پیش از میلاد بیش از هر تاریخ دیگری به آن میخورد. فون گال نیز در گاهنگاری خود طبق معمول، از یک سو پایه ستونهای قیزقاپان را با پایه ستونهای هخامنشی و سرستونهای آنرا با داو دختر مقایسه کرده است و از سوی دیگر سرستونهای داو دختر را با سرستونهای سلوکی- اشکانی خورهه مقایسه و گاهنگاری میکند.(Von Gall,1966,1973- 4, 1988,1993).
گوردخمه قیزقاپان -یا همچنانکه کردهای منطقه زرزی بدان اعتقاد دارند، دخمه کیخسرو- داری یک ایوان ستوندار با دو ستون نما است که مانند بیشتر آرامگاههای صخرهای از جمله داو دختر و فخریکا قطر ستونها از پایین به بالا کاسته میشود. در کف هر یک از اتاقهای سه گانه تدفین یک چاله تابوت کنده شده است که روزگاری دارای درپوش بودهاند. سقف اتاقهای تدفین مانند سقف اکثر گوردخمههای صخرهای منسوب به ماد (به استثنای صحنه و دکان داود) مسطح است اما شیوه اصلی تیرریزی و طرز قرار گرفتن شاه تیرها در سقف ایوان بصورت عرضی کار شده و از این نظر مشابه شیوه و سبک بکار رفته در آرامگاههای پادشاهان هخامنشی است. در صحنه منقوش بر ایوان آرامگاه دو صاحب منصب یا دو خشترپاون در دو سوی یک آتشدان با پنامی بر جلو دهان در حالی که یک کمان در دست خود دارند دست دیگر را به نشانه احترام به آتش مقدس بالا آوردهاند. مشابه این صحنه بطور متناوب در بسیاری از مهرهای باقی مانده از صاحب منصبان و خشترپاونان هخامنشی دیده میشود. برخلاف نظر پژوهشگران که کمان صاحب منصبان قیزقاپان را سکایی دانستهاند، اسناد و مدارک زیادی وجود دارد که نشان میدهند کمانی که به نام سکایی معرف شده در واقع همان کمان سواران دوره هخامنشی است که نمونههای آن در تخت جمشید و نیز بر روی بسیاری از مهرهای بدست آمده از دوره هخامنشی دیده میشود. بر بالای دیوار ایوان آرامگاه سه نقش نمادین وجود دارد که مشابه آنها - بویژه دو نماد از سه نماد را- بر روی بسیاری از مهرها و اشیاء تزیینی دوره هخامنشی میتوان دید. همچنین نگارنده در بررسی این آرامگاه صخرهای در شهریور 91 متوجه کاربرد و استفاده از تیشه موسوم به شانه سنگتراشی در ساخت گوردخمه قیزقاپان شد، چیزی که ادموندز نخستین کسی که شخصآ این گوردخمه را بررسی کرده بود بدان اشاره نکرده بود و سایر پژوهشگران نیز بدلیل پژوهش کتابخانهای از وجود آن بیاطلاع بودهاند. بررسیهای نگارنده که در این پژوهش ارائه شده است نشان میدهد که استفاده از شانه سنگتراشی در ساخت آرامگاههای صخرهای برای اولین بار در آرامگاه اردشیر دوم هخامنشی ظاهر شده است، هر چند پیش از آن در ساخت کاخهای داریوش و خشایارشا در تخت جمشید از شانه سنگتراشی استفاده شده است. در مجموع، بررسیهای میدانی و مطالعات و گاهنگاری تطبیقی انجام شده و دادهها و اسناد ارائه شده نشان میدهد که ساخت گوردخمه قیزقاپان در دوره هخامنشی و به احتمال قوی تر در نیمههای این دوره انجام گرفته است.