خلاصة:
هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه بین مدیریت دانش ونوآوری سازمانی با میانجیگری هوش سازمانی میان کارکنان دانشگاه سمنان بوده است. روش پژوهش از نوع توصیفی ـ همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان دانشگاه و روش نمونهگیری از نوع نمونهگیری طبقهای ساده بوده است. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه های مدیریت دانش، نوآوری سازمانی ، هوش سازمانی بود، که پس از محاسبه روایی و پایایی، بین افراد نمونه توزیع و جمعآوری گردید. اطلاعات با استفاده از روشهای آمار استنباطی تحلیل شد. نتایج نشان داد که 1) مدیریت دانش بر هوش سازمانی وهوش سازمانی بر نوآوری سازمانی به طور مستقیم تأثیر دارد 2) مدیریت دانش به صورت غیر مستقیم و از طریق هوش سازمانی برنوآوری سازمانی تأثیر دارد.3)مدیریت دانش به صورت مستقیم بر نوآوری سازمانی تأثیر می گذارد.
ملخص الجهاز:
پياده سازي مديريت دانش با در نظر گرفتن زيرساختهاي فني و اجتماعي مي تواند يک استراتژي موفق براي افزايش هوش سازماني باشد به لحاظ اينکه مديريت دانش ، فرايند مديريت سرمايه فکري است و دو هدف عمده را دنبال مي کند که عبارتند از: ١-هوشمندانه نمودن تا سر حد امکان عمل يا فعاليت سازمان جهت کسب بقاء و موفقيت کلي ٢- درک و فهم ارزش بهترين دارائي هاي دانشي آن (طاهري لاري،١٣٨٩).
شاهين و فخيمي آذر(١٣٩٠)، نيزبه اين نتيجه رسيدند که بين زيرسيستم مديريت دانش و هوش سازماني رابطه 1- Liao & Wu 2- Walker 3- Chang & Lee مثبت و معناداروجود دارد.
يافته هاي پژوهش يوسفي، فيضي و سليماني (١٣٩١) نشان دهنده وجود رابطه معنادار بين مديريت دانش و نوآوري ميباشد.
1- Fei and liao and wu (رجوع شود به تصویر صفحه) شکل شماره١:مدل مفهومي پژوهش ابعادمديريت دانش :خلق دانش ، جذب دانش ، سازماندهي دانش ، ذخيره دانش ، انتشار دانش ، کاربرد دانش ابعاد هوش سازماني: چشم انداز استراتژيک ، سرنوشت مشترک، ميل به تغيير، روحيه ، اتحاد و توافق ،کاربرد دانش ، فشار عملکرد ابعادنوآوري سازماني: نوآوري خدمات، نوآوري رفتاري، نوآوري فرايندي، نوآوري استراتژيک با توجه به روابط ساختاري موجود در مدل مفهومي پژوهش ، فرضيات تحقيق به صورت زير تعريف ميگردد: فرضيه اول: مديريت دانش تاثير مستقيم و معنادار بر هوش سازماني دارد.
بحث و نتيجه گيري در اين مقاله روابط بين مديريت دانش ، هوش سازماني و نوآوري سازماني به طور نظري تبيين شد و مورد بررسي قرار گرفت .
اين تحقيق توانست تبيين خوبي از روابط بين مديريت دانش و هوش سازماني در ايجاد نوآوري سازماني ارائه کند.
بررسي روابط بين زير سيستم مديريت دانش و مؤلفه هاي هوش سازماني در سازمان يادگيرنده.