خلاصة:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی دو رویکرد هیجان مدار و تیوری انتخاب بر رضایت و دلزدگی زناشویی زوجین بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل زوجین متاهل دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره شهر همدان در سال ۱۳۹۸ بودند که از میان آنها ۳۰ زوج با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای با یکی از روش های مشاوره گروهی (مبتنی بر نظریه انتخاب و رویکرد هیجان مدار) آموزش دیدند. آزمودنی ها پرسشنامه های رضایت زناشویی انریج (۱۹۹۸) و دلزدگی زناشویی پاینز (۱۹۹۶) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بکار رفت. نتایج نشان داد هر دو روش مشاوره گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب و هیجان مدار بر افزایش رضایت زناشویی و کاهش دلزدگی زناشویی در زوجین موثر بودند (۰۵/۰p<). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد بین اثربخشی این دو روش بر رضایت دلزدگی زناشویی در زوجین تفاوت معناداری وجود نداشت(۰۵/۰p>). با توجه به اثربخشی دو رویکرد تیوری انتخاب و هیجان مدار می توان از این رویکردها برای مداخلات روانشناختی زوجین استفاده کرد.
The aim of the present study was to investigate the effectiveness of training of emotionally focused approach and choice theory on couples’ marital satisfaction and burnout. The research method was quasi-experimental with pretest-posttest design with control group. The study population consisted of married couples with marital problems referred to Hamadan Counseling Center in 1398 and among them 30 couples were selected by convenience sampling and randomly divided into three equal groups. These groups received training 8 sessions (each session 90 minutes) of emotionally-focused approach and choice theory respectively. Subjects completed Enriche's Marital Satisfaction scale (1998) and Paines' Marital burnout scale in the pre-test and post-test. Multivariate analysis of covariance and post hoc tests were used to analyze the data. The results showed that both methods of emotionally focused approach and choice theory were effective on increasing marital satisfaction and reducing marital burnout in couples (p <0.05). The results of post hoc test showed that there was no significant difference between the effectiveness of these two methods on marital satisfaction and marital burnout (p> 0.05). According to the effectiveness of the two approaches of choice theory and emotion-based approach, these approaches can be used for psychological interventions of couples.
ملخص الجهاز:
نتايج پژوهش هاي گذشته نشان دادهاند که زوجدرماني هيجانمدار، بر افزايش رضايت زناشويي ، سازگاري و صميميت بين زوجين (پورمحمد قوچاني ، زارع، ماندني زاده صفي ٢١، ١٣٩٨؛ بهرادفر، جزايري، بهرامي ، عابدي، اعتمادي و فاطمي ٢٢، ١٣٩٥؛ دالگليش ، جانسون، بورگس موزر، لافونتين ، وايب و تاسکا ، 23 ٢٠١٥؛ بورگس موزر، جانسون، دالگليش ، لافونتين ، وايب و تاسکا٢٤، ٢٠١٥) و کاهش دلزدگي زناشويي (صيادي، شاهحسيني ، مدني ، غلامعلي لواساني ٢٥، ١٣٩٦؛ داورنيا، زهراکار، معيري، شاکرمي ٢٦، ١٣٩٤؛ جاويدي، سليماني ، احمدي، صمدزاده ٢٧، ١٣٩٤؛ هواسي ، زهراکار و محسن زاده ٢٨، ٢٠١٨) اثرگذار است .
در زمينه تأثير تئوري انتخاب بر کيفيت روابط زناشويي و صميميت زناشويي (فتح الله زاده ، ميرصيفي فرد، کاظمي ، سعادتي و نوابي نژاد٣٢، ١٣٩٦)، مي توان به حل تعارضات زناشويي و بهزيستي زوجين (سعادتي شامير، نجمي و حق شناس رضائيه ٣٣، ١٣٩٥؛ غلامي ، رجائي و زعيمي ٣٤، ١٣٩٥؛ رشيدپور حريسي ٣٥، ١٣٩١)، تمايزيافتگي و صميميت زناشويي (شريعت زاده، تبريزي و احقر٣٦، ١٣٩٢)، رضايت زناشويي (آقايوسفي ، فتحي آشتياني ، علي اکبري و ايماني فر ، 37 ١٣٩٥؛ صفايي نژاد، ابراهيمي ، وکيلي و خرقاني ٣٨، ٢٠١٩؛ گريلز و همکاران٣٩، ٢٠١٤) اشاره کرد.
نتايج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش زوجين بر اساس نظريه انتخاب بر کاهش دلزدگي زناشويي آنها مؤثر است .
Van Eldik, Prinzie, Deković, De Saadati & Navabinejad Haan 33.
Finkel, Slotter, Luchies, Walton & & Imanifar Gross 38.
Burgess Moser, Johnson, Dalgleish, Lafontaine, Wiebe & Tasca 25.