خلاصة:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه فلسفه برای کودکان بر جرأت ورزی و روابط بین فردی دانش آموزان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع نیمه آزمایشی پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان پسر دوره دوم ابتدایی تشکیل میدادند که در سال تحصیلی 97-96 در یکی از دبستانهای دولتی شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای ابتدا منطقه 2 تهران انتخاب و از بین مدارس ابتدایی پسرانه منطقه (2) یک مدرسه انتخاب گردید که شامل 84 دانشآموز پسر در پایههای چهارم (28)، پنجم (26) و ششم (30) بودند که از میان آنها 30 نفر بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش (15) و گواه (15) قرار گرفتند. گروه آزمایش، آموزش 8 جلسهای مداخله برنامه فلسفه برای کودکان را دریافت کردند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه جرأت ورزی یا قاطعیت گمبریل و ریچی استفاده شد که روایی و پایایی این آزمون توسط گمبریل و ریگی (1975) به ترتیب برابر با 39/0 تا 70 و 87/0 گزارششده است و بهرامی (1386) ضریب اعتبار این آزمون را 88/0 محاسبه کرده است. همچنین از مقیاس ارزیابی روابط بین فردی کودکان از نظر معلم که توسط ویرو داوین (1980) تهیه شده استفاده گردید که ویرو داوین از طریق تجزیهوتحلیل سؤالات پرسشنامه به این نتیجه رسیدند که این پرسشنامه ابزار مفیدی برای سنجش جنبههای رفتار اجتماعی دانش آموزان میباشد (87/.=r). تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که برنامه فلسفه برای کودکان در بهبود جرأتورزی و روابط بین فردی دانشآموزان تأثیر معنادار دارد (05/0P<). یافتههای پژوهش حاکی از آن است که میتوان از برنامه فلسفه برای کودکان بهمنظور یک روش مداخلهای مؤثر جهت افزایش جرأتورزی و بهبود روابط بین فردی سود جست.
The purpose of this study was to investigate the effectiveness of the "Philosophy for Children (P4C)" program training on assertiveness and interpersonal relationships in elementary school students in Tehran. The present study was a descriptive, semi-experimental, pretest-posttest with control group. The statistical population of this study consisted of all male students in the second year of elementary school studying in one of the public primary schools in Tehran in the academic year 2018-19. From this community, by multi-stage cluster sampling method, region 2 was first selected and one school was selected from among the boys' primary schools in region (2), which includes 84 male students in the 4th (28), 5th (26) and 6th (30) grades. 30 of them were randomly divided into experimental (15) and control (15) groups. The experimental group received 8 sessions of philosophy program intervention training for children and the control group did not receive any intervention. For data collection, Gambril and Ritchie boldness or assertiveness questionnaire was used. The validity and reliability of this test were reported by Gambril and Rigi (1975) equal to 0.39 to 70 and 0.87, respectively, and Bahrami (1996) have calculated the validity coefficient of this test as 0.88. Also, the Teacher Interpersonal Relationships Assessment Scale developed by Viro Davin (1980) was used. Viro Davin concluded by analyzing the questionnaire questions that this questionnaire is a useful tool for measuring aspects of students' social behavior (r=0.87) The results showed that the training of the philosophy program for children has a significant effect on the improvement of interpersonal relationships and students' assertiveness (P <0.05). It can be concluded that the children's philosophy program can be used for an effective interventional method to increase assertiveness and improve interpersonal relationships.
ملخص الجهاز:
درواقع ، اهميت کسب مهارت هاي مربوط به جرأت ورزي و روابط بين فردي براي دانش آموزان به گونه اي است که اگر کودکي در مدرسه توانمندي برقراري ارتباط با همسالان خود را نداشته باشد، از سوي آن ها طرد خواهد شد و اين مهم بر بعضي از ابعاد شخصيتي آنان تأثير ميگذارد که منجر به شکست تحصيلي نيز ميشود (ورلي و همکاران ، 2 ٢٠١٦).
با توجه و تأکيد بر موارد فوق به نظر ميرسد برنامه فلسفه براي کودکان ميتواند به عنوان يکي از راهکارهاي آموزشي و تربيتي به منظور رشد مهارت هاي جرأت ورزي و روابط بين فردي در دانش آموزان مورد استفاده قرار گيرد.
پيشينه پژوهش هدايتي و همکاران (١٣٨٩) در پژوهشي به بررسي تأثير اجراي برنامه فلسفه براي کودکان به صورت اجتماع پژوهشي، بر بهبود مهارت هاي ميان فردي در دانش آموزان مقطع ابتدايي منطقه ٥ آموزش وپرورش شهر تهران از ديدگاه آموزگاران پرداختند.
نتيجه گيري هدف از پژوهش حاضر بررسي اثربخشي برنامه فلسفه براي کودکان بر جرأت ورزي و روابط بين فردي دانش آموزان پسر شهر تهران بود.
با توجه به نتايج اين پژوهش و پژوهش هاي مشابه ، نظام آموزشي کشور ميتواند از برنامه آموزش فلسفه براي کودکان به عنوان راهکاري مفيد جهت افزايش مهارت جرأت ورزي در دانش آموزان استفاده نمايد.
نتايج اين پژوهش حاکي از اثربخش بودن برنامه فلسفه براي کودکان بر جرأت ورزي و بهبود روابط ميان فردي دانش آموزان ابتدايي بود.