خلاصة:
ما در این مقاله با مداقه در نحوه استنباط فقیه و حدیث پژوه بزرگ شیعه، شهید ثانی که از حدیث در دانش های اسلامی بهره برده، شیوۀ ایشان در فهم حدیث را مورد مطالعه قرار داده و در این راستا « توجه به غایات مترتبه در حدیث» را مورد بررسی قرار داده ایم. توضیح اینکه: توجه به لایه ای از قانون است که در جامعه حقوقی، از آن تعبیر به «روح قانون» و در جامعه فقهی تعبیر به «روح الشریعه» می کنند و منظور هر دو گروه، علت غائی که در ماوراء الفاظ قانون مد نظر بوده است، می باشد. فقهاء نیز با اعتقاد بر اینکه در شریعت مصالح مخفی برای رساندن انسان به کمال وجود دارد، به قوانین واحکام شرعیه ای که مبنی بر مجموعه ای از مصالح و مفاسد است، توجه کرده و هر گاه فعلی از مصلحت و مفسده قطعی برخوردار باشد، امر و نهی شرعی بر آن قرار می گیرد.
In this article, we have studied the method of understanding the hadith by examining the method of inference of the great Shiite jurist and hadith scholar, Shahid Thani, who used hadith in Islamic sciences, and in this regard, "paying attention to the ends in the hadith." We have examined. Explanation: Paying attention to a layer of law which in legal society is interpreted as "the spirit of law" and in the jurisprudential society is interpreted as "spirit of Sharia" and both groups mean the ultimate cause that is considered beyond the words of law. Has been, is. The jurists, believing that there are hidden interests in the Shari'a to bring human beings to perfection, have paid attention to the laws and rules of the Shari'a, which are based on a set of interests and corruptions, and whenever the current one has a definite interest and corruption, Sharia prohibition is imposed on it.
ملخص الجهاز:
فهم حدیث نیز از ضروریات فهم شریعت می باشد، پس از جایگاه ویژهای برخوردار است ، لذا ما نیازمند روشهای صحیح علمی برای برداشت صحیح از حدیث ، که به آن «فقه الحدیث » گفته می شود، هستیم به عبارت دیگر همۀ کوشش هائی که در جریان شرح و تفسیر و حل اختلاف و تعارض احادیث و تبیین و برداشتن غبار ابهام که مانع فهم صحیح آنها می شود، از پیشینۀ این تحقیق به شمار می رود اما قبل از هر چیز بیان این نکته ضروری است که در دوران صدور حدیث از معصوم ، علاوه بر وجود قراین حالیه و مقالیه فراوانی که به فهم حدیث کمک می کرد، اصحاب برای درک بهتر حدیث به امام مراجعه می کردند و معصومان نیز بیشتر از هر چیزی در مورد سخنان خویش ، به فهم صحیح آن تأکید می کردند، چنانکه امام علی (ع ) در مورد دقت در فهم روایات و نه تنها تلاش برای بیان آنها فرموده اند: «عقلوا الدین عقل وعایۀ و رعایۀ لا عَقْلَ سماعٍ و روایۀَ فانَّ رواۀ العلم کثیرٌ و رعاته قلیل » (شریف رضی ١٤١٤، خطبه ٢٣٩، ٣٥٨) البته در آن زمان ، عنوان درایۀ الحدیث در معنای ٦٧ فقه الحدیث امروز بکار می رفته است اما با دور شدن از زمان معصوم و اهمیت پیدا کردن بررسی سند روایت ، آداب نقل آن و طرق تحمل حدیث ، نیز بخشی از علم درایۀ الحدیث شمرده شد و کم کم این محتوا به مصطلح الحدیث ضمیمه گردید، چنانکه در دوران متاخر آقا بزرگ تهرانی بین درایۀ الحدیث و فقه الحدیث به جهت موضوع ، تفاوت قائل می شود و موضوع درایه الحدیث را پرداختن به سند حدیث وموضوع فقه الحدیث را صرفا متن حدیث می داند (سلیمانی ١٣٨٥، ٦١).