خلاصة:
مسئله قضا و قدر الهی و در پی آن جبر و اختیار از پرچالشترین موضوعاتی است که در طغنا در لغت به معني سرود، نغمه و آواز خوش طرب انگيز و شعر غنايي گزارشگر عواطف و احساسات شخصي شاعر است. در پژوهش حاضر به بررسي عناصر ادب غنايي در شعر مرغ سحر علي اکبر دهخدا و از خون جوانان وطن لاله دميده عارف قزويني مي پردازيم، ابعاد پژوهش آن، دهخدا و عارف قزويني، حدود مسأله عباراتي از اشعار اين دو شاعر، هدف اين پژوهش، استخراج و تبيين نمونههايي از متن آن که متضمن مفاهيم غنايي است. جامعه آماري و حجم نمونه، کل اشعار مرغ سحر و از خون جوانان وطن لاله دميده است. روش تحقيق، توصيفي ـ تحليلي و روش گردآوري اطلاعات، کتابخانه اي است. ابزار گردآوري اطلاعات، فيش تحقيقاتي و روش تجزيه و تحليل اطلاعات، تحليل محتوايي است. بنابر نتایج این مقاله مؤلفههاي غنايي اين اشعار: اميد به آيندهاي روشن، انديشههاي فلسفي، بيان هنرمندانه، تأکيد اجتماعي بر فردي، طبيعتگرايي، حبسيه، دلبستگي به آزادي، شعر مذهبي، مرثيهسرايي، نوستالژي، هيجان و احساسات، وطنپرستي، اميد و آرزوي بهبود در آينده، مرگانديشي و خوشباشي و عشرتطلبي است. با توجه به بسامد بالای این عناصر در دو شعر یاد شده میتوان گفت که مضامین غنایی یکی از اصلیترین مولفههای شعر دهخدا و عارف قزوینی ست.
ملخص الجهاز:
١-٣- ادبيات و پيشينه تحقيق هر چند پيش از اين برخي از پژوهشگران در زمينه عناصر ادب غنايي در دوره معاصر به تحليل و بررسي مختصر پرداخته اند؛ اما هيچ يک به شکل دقيق و موشکافانه به تفحص و نقد و تحليل آن با تأکيد بر آثار شعراي دوره مشروطه چون علي اکبر دهخدا نپرداخته اند، با اين وصف به برخي از مهم ترين پژوهش هاي مرتبط با موضوع مقاله اشاره مي شود: ـ دکتر رحمان مشتاق مهر در مقاله اي با عنوان : «شاخص هاي محتوايي و صوري ادبيات غنايي » ضمن تعريف آن چنين نظري را ابراز داشته است : «ادبيات غنايي بيان نرم و لطيف عواطف و احساسات شخصي شاعر است و به عشق ، دوستي ، رنج ها، نامرادي ها و هر چه روح آدمي را متأثر مي کند، مي پردازد.
» (حاج سيد جوادي ، ١٣٨٢: ٣٣٧) بدين ترتيب اين فکر و انديشه منجر به پديد آمدن عناصر و مؤلفه هاي تازه اي در ادب غنايي شد که در دوره هاي قبل چندان مورد توجه نبود، و اشعاري با عنوان شعر مشروطه به وجود آمد، لذا «در آغاز به دليل فضاي پر جوش وخروش اجتماعي ، شعر به گونه اي مستقيم وارد مسائل اجتماعي شد، از يک سو مفاهيم و محتواي آن تغيير کرد و از سوي ديگر استفاده از زبان مردم و مخاطب قرار دادن آنان به شعر، حالتي ساده تر و طبيعي تر بخشيد و حتي مي توان گفت که شعر عصر مشروطه صبغه اي واقع گرايانه و رئاليستي به خود گرفت .