خلاصة:
نظریه های برنامه ریزی معمولا ترکیبی از فرضیه های جامعه شناختی در مورد رفتارهای انسانی و اجتماعی و همچنین مفروضات فلسفی در مورد طبیعت، اهداف و مفاهیم برنامه ریزی را شامل می شوند. شهر و در مقیاس خردتر مسکن فضایی است که رفتار انسانی و اجتماعی در آن شکل می گیرند. نظریه برنامه ریزی شهری مفاهیم علمی، تعاریف، روابط رفتاری و مفروضاتی است که دانش برنامه ریزی شهری را تعریف می کنند. لذا نظریه های برنامه ریزی را می توان از دیدگاه برنامه ریزی شهری و متعاقبا برنامه ریزی مسکن نیز بررسی کرد. از این رو در این پژوهش با استفاده از اسناد و مدارک موجود در این زمینه و با روش تحلیل محتوا اقدام به واکاوی جایگاه مسکن در نظریه های برنامه ریزی نموده ایم و نهایتا با یک نگرش مقابله ای به مقایسه آن ها پرداخته ایم و نقاط قوت و ضعف انواع نظریه های برنامه ریزی را در بستر برنامه ریزی مسکن مشخص ساختیم.
Planning theories usually include a combination of sociological hypotheses about human and social behaviors as well as philosophical assumptions about nature, goals, and planning concepts. The city and, on a smaller scale, housing is the space in which human and social behavior are shaped. Urban Planning Theories are scientific concepts, definitions, behavioral relationships, and assumptions that define urban planning knowledge. Therefore, planning theories can be viewed from the point of urban planning view and subsequently housing planning. Therefore, in this research, various planning theories were selected and the relevant documents were compiled about them, also documents classified in same groups. using existing documents in this field and using content analysis method, we have analysed the statues of housing (planning) in the planning theories and, finally, we have compared attitudes with together and also identified the strengths and weaknesses of a variety of planning theories in the context of housing planning.
ملخص الجهاز:
انواع نظريه هاي برنامه ريزي منشا نظريه برنامه ريزي به مثابه طرح باغ شهر شهر معاصر شهر براد آکر برنامه ريزي کالبدي 1-The Uses of Planning Theory (به تصویر صفحه رجوع شود)پس از مقدمه کوتاه در خصوص نظريه هاي برنامه ريزي شهري، در اين پژوهش در تلاش هستيم تا جايگاه برنامه ريزي مسکن را در نظريه هاي عمده برنامه ريزي کنکاش کنيم و آن ها را با يکديگر مقايسه نماييم .
برنامه ريزي ارتباطي بر آن است تا با فاصله گرفتن از 1-Trans-active planning 2-Advocacy planning, 3- Planning as bargaining 4-Communicative planning 5- Critical theory 6-Synoptic planning(rational comprehensive approach) 7-Natural science 8-Basis for authority رويکردهاي خردگرايانه و فردباورانه روزنه اي به سوي رويکردهاي اجتماع محور که از فرايندهاي پايين به بالا با تأکيد بر مقياس محلي در برنامه ريزي استفاده مي شود حرکت کند.
همچنين اين پارادايم از درگيري بين طرفين جلوگيري مي کند McTague and) (٢٠١٣ ,Jakubowski و نوعي استراتژي مشارکت است و به عنوان "تلاش سيستماتيک براي پيش بيني آينده مطلوب جامعه ، برنامه ريزي براي آن آينده و به کار گيري ظرفيت هاي شهروندان، رهبران و ذينفعان در روند برنامه ريزي تعريف مي شود" (٢٠٠٩ ,Beyea).
آيا مشارکت 1-Paul Davidoff مي تواند به عنوان يک ابزار دائمي براي اعمال تصميم گيري شهروندان مطرح باشد؟ ;٢٠٠٦ ,Ahmed and Ali) Hanna, 2000; Huxley, 2000; Kaza, 2006; Neuman, 2014; Purcell, 2009; Udall and Holde, .
در زمينه برنامه ريزي مسکن شکافي بين حوزه هاي مختلف ديده مي شود و فرايند مديريت ، سياست گذاري، ارزيابي و تصميم سازي به صورت پيوسته و در راستاي يکديگر عمل نمي کنند.