خلاصة:
اغلب نویسندگان رئالیسم جادویی از قوه تخیل بسیار بالا و خلاقیت ادبی قابل تحسینی برخوردارند. این نویسندگان، برای ایجاد فضای متفاوت از دیگر ژانرهای ادبی، تحولاتی در سطح زبان روایت مرسوم در رئالیسم سنتی ایجاد میکنند. این تحولات در جنبههای مختلف فنون نویسندگی، از جمله صحنهپردازی، شخصیتپردازی و زبان روایت پدیدار میشوند. نویسندگان رئالیسم جادویی، در سطح زبان روایت، آشناییزدایی از زبان را به نوع دیگری وارد آثارشان کردهاند. این نویسندگان گاهی استعارههای مرده و معانی مجازی رنگورو رفته را در معنای تحتالفظیشان به کار میگیرند و جان دوباره به آنها میبخشند. همچنین معمولاً بر خلاف روال معمول در رئالیسم سنتی حسن تناسب بین بزرگی حادثه و زبان روایت را عمداً رعایت نمیکند. به همین خاطر اغلب با توجه خاصی که به لحن روایت دارند عناصر خارقالعاده را عادی جلوه میدهند یا بالعکس، عناصر عادی و روزمره را در نگاه شخصیتهای داستان و خواننده خارقالعاده مینمایانند. این نوع استفاده از زبان به نویسنده رئالیسم جادویی کمک میکند تا تصاویر جادویی ولی در عین حال ملموستر و طنازانهای را چاشنی اثر خود کند.
Most magical realist novelists enjoy a powerful imagination and sense of creativity. In order to create an atmosphere different from other literary genres, the writers of this type of novel try to modify the conventional narrative techniques of traditional realism. This transformation affects different levels of writing, ranging from setting to characterization and narrative language. These writers, therefore, have to develop special techniques at the level of language. They let defamiliarization into their novels, albeit in a new way. These novelists literalize both figures of speech and thought, and breathe a new life into old and hackneyed metaphors. They also upset the balance between the intensity of an incident and its language of narration. They usually make the common, everyday phenomena look fantastic or the other way around. This way of using language in magical realism helps the writers to flavour their texts with more magical, but at the same time concrete and ironic, imaginative pictures.
ملخص الجهاز:
با وجود تأکید این سبک ادبی بر بسترهای اجتماعی- سیاسی، رئالیسم جـادویی همچنـان در خطر از دست دادنُ بعد سیاسی خود و تبـدیل شـدن بـه دسـت مایـه ای بـرای فرونشـاندن عطش غربیها به خواندن ماجراهای اسرارآمیز از مشرق زمین یا آمریکای لاتین است .
علاوه بر این ، یکی از فنون روایی برجسته که بـه منتقـد کمـک مـیکنـد تـا بـین رئالیسم جادویی و دیگر گونه های ادبی مشابه تمایز قائل شود «لحن حقیقت انگار و بیطرفانـه » مسلط بر اکثر آثار متأثر از رئالیسم جادویی است )١٣ :٢٠١١ ,Aldea(.
حسـین سجدی (١٣٨٩) با توصیف سطوح مختلف رئالیسم جادویی در آثار این نویسنده ایرانی بـه تبیـین بسترهای سیاسی اجتماعی زمانه ساعدی دست میزند و آن را بی تأثیر در ایجـاد چنـین اسـلوب نگارشی نمی داند.
اقبال عبدی (١٣٩٢) در پایان نامه خـود بـا عنـوان بررسی رئالیسم جادویی در نویسندگان جنـوب ایـران ، بـه آثـار نویسـندگانی چـون غلامحسـین ساعدی در مجموعه داستان ترس و لرز و منیرو روانی پـور در رمـان اهـل غـرق مـی پـردازد.
نویسندگان این مقاله نتیجه می گیرند کـه نویسـندگان رئالیسـم جـادویی آمریکـای لاتین به تأثیرپذیری از ادب عرفانی مشرق زمین اذعان دارنـد و اینکـه فصـل مشـترک «متـون عرفانی خاور و به ویژه تذکره ها و داستان های رئالیسم جادویی در شکستن مرز میان واقعیـت و فراواقعیت و اتحاد این دوگانه ، اجتماع و اتحاد نقیضین ، کـنش هـای کرامـت آمیـز و رفتارهـای شگفت و خارق العاده شخصیت های حاضر در حکایت ها، شناخت حقیقـت از راه تخیـل و غیـره است » (همان : ١٢٠).