خلاصة:
عقد نکاح به سبب اهمیت و تأثیر آن در جامعه و نظم عمومی، موارد انحلال مشخص و محدودی دارد که از این موارد میتوان به تدلیس یاد کرد. مراد از تدلیس، پنهان کردن نقص و عیب یا ابراز صفت کمالی است که برای مشروطعلیه به صورت شرط تبانی در عقد یا صریح ضمنی، شرط میشود و پس از عقد روشن میگردد که مشروطعلیه دارای صفت شرطشده نیست. در ثبوت خیار به سبب تدلیس در نکاح، بنا بر مادة 1128 قانون مدنی هیچ تردیدی وجود ندارد و فقیهان و حقوقدانان بر ثبوت آن اتفاقنظر دارند؛ ولی آنچه محل بحث و تردید است، اثر وجود حسننیت در مدلّس و مشروطعلیه است؛ بدینمعنا که فرد متعهد در انجام تدلیس خود حسننیت داشته باشد، نه سوءنیت و قصد فریب و خدعه. در این صورت نیز به نظر نگارندگان پژوهش پیشرو که به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانهای نگاشته شده، برای متعهدله، حق فسخ به سبب خیار تدلیس ایجاد میشود؛ زیرا بنا بر قول برخی از فقیهان، اطلاق مواد قانونی و دیدگاه برخی حقوقدانان و به استناد اطلاق ادلة باب، اعم از روایات مربوط به عیوب مجوز فسخ نکاح، غشّ، بیع مرابحه، تصریه و تدلیس ماشطه و نیز شاخصهای مطرح برای حیلة مدنی از یک سو و نبود دلیل خاص مخالف از سوی دیگر، خیار تدلیس، در فرض نداشتن سوءنیت و قصد فریب و در صورت وجود حسننیت نیز اثبات میشود و فقط وجود سوءنیت، دلیل ثبوت خیار تدلیس در نکاح نیست.
Marriage contract is of limited and definite cases leading to cancellation due to its importance and effect on community and general order. Among them it can be referred to Tadlis which is concealing defects or manifesting the excellence attribute being conditioned as the colluded provision for the person subject to provision in marriage contract and after marriage it is identified that the person is not of provisioned attribute. According to the article 1128, there is no doubt in the affirmation of option due to concealing defects in marriage and there is consensus on its affirmation among the jurisprudents and lawyers. However, what is on the dispute and doubt is the effect of the existence of goodwill on the defecting and subject to provision person, so that the committed person should be of goodwill in concealing his effects not be of ill will and deceit. According to the authors of the present research, it is considered the right of abrogation in this case due to option of concealing defects for the person who favors from the commitment. Since according to some jurisprudents, the absoluteness of legal articles as well as the view of some lawyers and referring to the absoluteness of prevalent reasons including narrations related to the defects of permissibility of the abrogation of marriage , deceit, sale with making a profit, and also the stated indexes for the civil devise on one hand and lack of the specific opposite reason on the other hand, it is proved the option of concealing defects in assuming the lack of ill will and the purpose of deceiving and even in case of the existence of goodwill and merely the existence of ill will is not the reason for the affirmation of option of concealing defects in marriage..
ملخص الجهاز:
در اين صورت چنانچه معلوم شود شوهر او مثلا به سفارش والدين خود دختر و با اين نيت که سـن ازدواج دختـر آنهـا در پـي رد خواستگارهاي فراوان به بهانۀ بيسواد بودن خواستگارش ، گذشـته و اکنـون چهـل وپـنج سال دارد و رد خواستگار جديد به صلاح دخترشان نيست ، عالمانـه و قاصـدانه ، عيـب بـي- سوادي خودش را پنهان کرده است ، آيا ميتوان بـه پشـتوانۀ ايـن حسـن نيـت ، چنـين اظهـار خلاف واقعي را موجب ثبوت خيار تدليس ندانسـت ؟ آيـا بـراي تحقـق تـدليس و پيـدايش خيار ناشي از آن ، وجود نيت سوء و فريبکارانه ، لازم و ضروري است يا نه ؟ در همين راستا بايد گفت دربارة اثر حسن نيت در ثبوت تدليس در نکـاح و خيـار ناشـي از آن ، دو ديدگاه عمده وجود دارد که مطابق يکي از آنهـا، بـراي تحقـق تـدليس و ثبـوت خيار ناشي از آن ، حتما بايد عمل مدلس ، همراه با سوءنيت و قصـد فريـب طـرف مقابـل در نکاح باشد و حسن نيت باعث عدم ثبوت خيار تدليس ميشـود و درمقابـل ، گروهـي تحقـق خارجي اظهار خلاف واقع و تدليس ، يعني کتمان آگاهانـۀ عيـب موجـود يـا اظهـار صـفت کمالي مفقود را براي ثبوت اين امر، کافي و حسن نيت يا نيت سـوء و فريبکارانـۀ مـدلس را بياثر ميدانند.