خلاصة:
مسئله قوامیت که در آیه ۳۴ سوره نساء مطرح شده است، همواره محل بحث و تفسیر محققان بوده است. این نوشتار با بررسی دیدگاه های گوناگون درباره این مسیله، حکمت تشریع آن را بررسی نموده است. این رویکرد قرآنی همواره مورد هجمه کسانی است که جایگاه و نقش هریک از زن و مرد در نظام آفرینش را لحاظ نکرده و با گرایش های عمدتا فمینیستی و مبتنی بر مبانی حقوقی غرب، آموزه های قرآنی را متهم به متاثر بودن از فرهنگ عصر نزول، مردسالاری و فروکاستن جایگاه زنان کرده اند. این نوشتار، در راستای رفع شبهات و ابهام های برخاسته از عدم درک صحیح آیه، با تکیه بر آموزه های قرآنی و آراء مفسران با تحلیل انتقادی، مبانی عقلی، نقلی و منشا تشریع حکم قوامیت و گستره آن و ارتباط این حکم با طبیعت هر یک از زن و مرد را تشریح می کند. سپس ارتباط راهکار تربیتی تنبیه در صورت نشوز، به عنوان آخرین پیشنهاد را با مسیله قوامیت تبیین کرده و آراء مفسرانی که آیه مذکور را حاکی از برتری ذاتی مردان بر زنان دانسته اند، نقد و بررسی می نماید.
The issue of qawwamiyyat, which is raised in verse 34 of Surah An-Nisa chr ('39') , has always been the subject of discussion and interpretation by scholars. This article examines the reasonable why of its legislation by examining various perspectives in the field. This Qurchr ('39') anic approach has always been attacked by those who do not consider the position and role of each man and woman in the system of creation and accuse the Qurchr ('39') anic teachings of being influenced by the culture of the age of revelation, patriarchy and degrading the status of women, with mainly feminist tendencies based on Western legal principles. They have replaced women. This article, in order to remove the doubts and ambiguities arising from the lack of correct understanding of the verse and relying on Quranic teachings and the opinions of commentators with critical analysis, explains rational, narrative principles and the origin of legislation of the verse and its relationship with the nature of each woman and man. He then explains the relationship between the educational strategy of punishment in case of failure, as a last resort, with the issue of qawwamiyyat, and critiques the views of the commentators who consider the verse to indicate the inherent superiority of men over women.
ملخص الجهاز:
از نظر حقوقي، خانواده همچون هر اجتماع ديگري نياز به سرپرست دارد كه در اسلام اين سرپرستي بر عهده مرد قرار داده شده است، با توجه به تفاوتهاي تكويني و طبيعي زن و مرد، تعقل و تدبير مردان كمتر از زنان تحت تأثير احساسات و عواطف قرار ميگيرد و از سويي نفقه نيز بر عهده مرد است، قرآن كريم در آيه فوق اشاره به همين دو مطلب نموده و مديريت خانواده را بر عهده مرد قرار ميدهد.
ك: طباطبايي، 1422: 346؛ مصباح يزدي، 1388: 317) ازآنجاكه هر جمع و اجتماعي نياز به فرمانده و رئيس دارد 1 تا در صورت ايجاد مشكل يا اختلاف، نظر او فصلالخطاب باشد و راهكارهاي او براي پايان دادن مخاصمه پذيرفته گردد، خانواده نيز بهعنوان اصيلترين كانون اجتماع نياز به رياست دارد و اگرچه زن و مرد موظف هستند با همدلي و همراهي و مشورت يكديگر اختلافها را برطرف كنند اما بهناچار در زمان اختلاف بايد كسي باشد تا تصميم او چارهساز و پاياندهنده اختلاف باشد، در غير اين صورت بايد براي حل اختلاف به حاكم شرع و قضاوت قضات رجوع كنند كه در بسياري از موارد به مصلحت خانواده و اعضاي آن نيست، مسئله قواميت مردان در خانواده همچون بسياري از احكام ديگر شرع متناسب با تكوين و طبيعت هر يك از زن و مرد قرار داده شده و خداي متعال براي رساندن اجتماع و خانواده به هدف مطلوب چنين حكمي را تشريع فرموده است.