خلاصة:
به طور حتم همه ما بهاین موضوع واقفیم که به دلیل تنوع و تعدد رسانههای مختلف در اطراف فرزاندانمان، امروزه ذائقه یادگیری آنها تغییر کرده و برای یادگیری به آنان چارهای جز استفاده از فنآوری در آموزش و استفاده از ابزارها و روشهای تدریس مبتنی بر جندرسانهای وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر تولید چندرسانهای آموزش حسابآموز و تاثیر آن بر پیشرفت تحصیلی عملیات جمع و ضرب است. این مطالعة نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. نمونة پژوهش شامل 140 دانشآموز دختر پایة سوم ابتدایی ناتوان در یادگیری علوم قران دانشآموزان دبیرستانهای شهرستان زاهدان است که از طریق نمونهگیری تمام شمار انتخاب و در دو گروه آزمایش (n=15) و کنترل (n=15) به صورت تصادفی جایگزین شدند. به مدت 10 جلسه گروه آزمایش با چندرسانهای حسابآموز وگروه کنترل باروش متداول آموزش دیدند. ابزار جمعآوری دادهها برای متغیر پیشرفت تحصیلی (جمع، ضرب) آزمون ایران کیمت بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که استفاده از چندرسانهای آموزشی حسابآموز در مقایسه با روش آموزش متداول در پیشرفت تحصیلی جمع دانشآموزان دختر با ناتوانی یادگیری ریاضی موثر بودهاست؛ اما در پیشرفت تحصیلی ضرب تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشدهاست. با توجه به یافتههای بهدست آمده از این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که چندرسانهای حسابآموز در بهبود ناتوانی یادگیری علوم قران دانشآموزان دبیرستانهای شهرستان زاهدان موثر است.
ملخص الجهاز:
نمونۀ پژوهش شامل ١٤٠ دانش آموز دختر پايۀ سوم ابتدايي ناتوان در يادگيري علوم قران دانش آموزان دبيرستان هاي شهرستان زاهدان است که از طريق نمونه گيري تمام شمار انتخاب و در دو گروه آزمايش (١٥=n) و کنترل (١٥=n) به صورت تصادفي جايگزين شدند.
نتايج تحليل کوواريانس نشان داد که استفاده از چندرسانه اي آموزشي حساب آموز در مقايسه با روش آموزش متداول در پيشرفت تحصيلي جمع دانش آموزان دختر با ناتواني يادگيري رياضي مؤثر بوده است ؛ اما در پيشرفت تحصيلي ضرب تفاوت معناداري بين دو گروه مشاهده نشده است .
با توجه به يافته هاي به دست آمده از اين پژوهش ميتوان نتيجه گرفت که چندرسانه اي حساب آموز در بهبود ناتواني يادگيري علوم قران دانش آموزان دبيرستان هاي شهرستان زاهدان مؤثر است .
يعني گروه اول که تنها به روش سنتي ياد داشتند در مقايسه با گروهي که با نرم افزارهاي آموزشي آموزش ديده بودند، تفاوت چنداني در يادگيري نداشتند؛ اما نتايج گروه دوم که از هر دو شيوه تدريس يعني روش تدريس سنتي درکنار نرم افزارهاي آموزشي بهره جسته بودند، ٤٠ درصد پيشرفت در 990 دوره ٧، شماره ١، بهار ١٤٠٠، صفحات ٩٩٦- ٩٨٨ يادگيري از خود نشان دادند، دانش آموزان در اين روش ، مفاهيم درسي را به صورت معنيدار آموخته بودند و کارايي بهتري در حل مسائل داشتند (عطاران ، ١٣٨٢).
اين يافته ها با نتايج پژوهش هاي سي او و وو (٢٠١٠)، لياو (٢٠٠٧)، خان (٢٠١٠)، سادات ابطحي (٢٠١٢)، آخوندي (٢٠١١)، ياوري، يارياري و رستگارپور (١٣٨٥) و صفاريان ، فلاح و ميرحسيني (١٣٨٩) که در ارتباط با تأثير چندرسانه اي آموزشي در مقايسه با آموزش متداول در دانش آموزان ناتوان در يادگيري بوده است ، همسو ميباشد.