خلاصة:
اختلافات و درگیریهای بیپایان پیروان ادیان و مذاهب به حیات اجتماعی و دینی دینداران آسیب جدی وارد میکند و وضعیت کنونی جامعه دینی را به پرسش میکشد. پیشفرضهای بنیادین اندیشه عرفان اسلامی که بر شناخت ساحت وجودی خدا و انسان استوار شده، کلید راهگشایی برای رسیدن به صلح و آرامش بشر است. تبیین مبانی ماهیت آموزههای عرفانی، نقشی اساسی در همزیستی مسالمتآمیز بین پیروان مذاهب و ادیان و ایجاد همبستگی و وحدت و صلح پایدار بین مسلمانان ایفا میکند. عارفان، تهذیب نفس را موجب آرامش و نشاط معنوی در حیات جامعه و نمودی از صلح بیرونی میدانند و با تأکید بر هدف آزادگی در بعثت انبیا، در طلب وارستگی و مقام حریت پیروان مذاهباند و بر مبنای وحدت وجود و اعتباریبودن کثرتها، به وحدت درونی ادیان معتقدند. نگرش عرفانی ضمن رسمیتبخشیدن به اختلافها، و صحهگذاشتن بر وحدت درونی بهشایستگی نقش وحدتبخش و پیونددهندهای، نهتنها در اجزای درونی تمدن اسلامی، بلکه در انسانها اجرا میکند. در این مقاله میکوشیم با استناد به برخی از نگرشهای عرفانی، مؤلفههای اثرگذار وحدتگرایانه عرفانی (وحدت وجود، تزکیه، درونگرایی و آزاداندیشی) بر وحدت جامعه عرفانی را با رویکردی توصیفیتحلیلی تبیین کنیم و نقش آن را در شکلگیری نگرش همبستگی و وحدت اجتماعی در جامعه اسلامی نشان دهیم.
Endless differences and conflicts between the followers of religions and denominations seriously damage the social and religious life of religious people and question the current state of the religious community. The fundamental presuppositions of Islamic mysticism, which are based on the knowledge of the existential realm of God and man, are the key to paving the way for human peace and tranquility. Explaining the basics of the nature of mystical teachings plays a key role in the peaceful coexistence of the followers of religions and denominations, and the establishment of solidarity, unity and lasting peace among Muslims. Mystics consider self-purification to be the cause of spiritual peace and vitality in the life of society and a manifestation of external peace. Emphasizing the goal of freedom in the advent of the prophets, they seek the piety and freedom of the followers of denominations and believe in the internal unity of religions based on the unity of existence and the validity of the pluralities. The mystical attitude, while acknowledging differences and endorsing internal unity, properly plays a unifying and connecting role not only in the internal components of Islamic civilization, but also in human beings. In this article, we try to explain the effective components of mystical unificationism (unity of existence, self-cultivation, introversion and free thought) on the unity of mystical society by referring to some mystical attitudes with a descriptive-analytical approach and to show their role in shaping the attitude of solidarity and social unity in Islamic society
ملخص الجهاز:
com مقدمه وحدت و همدلی در جامعه دینی همواره موجب توسعه ، پیشرفت و آبـادانی اسـت کـه برخی راه تحقق آن را لزوم شناخت عقاید و تبیین عناصر مشترک میان مذاهب و ادیـان دانسته اند و گروهی دیگر، آگاهی و شناساندن دشمنان مشترک میان ادیـان و مـذاهب را راه حل وحدت معرفی میکننـد و عـده ای نیـز وحـدت را در پـایبنـدی مسـلمانان بـه ارزش های اخلاقی دین همچون حفظ حریم افـراد، خـوش رفتـاری و پرهیـز از تـوهین دانسته اند (ایزدپناه ، ۱۳۹۱: ۲۹).
این آموزه در سلوک و تربیـت توحیدی ریشه دارد که حضور در صحنه اجتماعی و همدلی جوامع بشری و اتحاد میان ادیان را برای اهل عرفان طلب میکند (پارسانیا، ۱۳۸۰: ۶۸)؛ چراکه در باور آنان راه حـق و صراط الاهی، از بین خلق میگذرد و سلامت جامعه در گرو حضور سـالکان و عارفـان واقعی حق تعالی است (جوادی آملی، ۱۳۸۷: ۳۰-۳۱).
تأثیر عرفان در وحدت جامعه از مباحث کلامیاعتقـادی اسـت کـه بیشـتر متفکـران و پژوهشگران به آن توجه کرده اند، از جمله : «بررسی تربیـت دینـی صـلح محـور مبتنـی بـر کثرت گرایی دینی عرفانی» اثر محمد میربابک شمشـیری (۱۳۹۶)؛ «نقد مبانی معرفت شـناختی نظریه پلورالیسم دینی» اثر علیاکبر رشاد (۱۳۹۰)؛ «منطق قرآن در سنجش دیگر ادیـان » اثـر عبدالرحیم سلیمانی (۱۳۸۷)؛ «عرفان اسلامی: پیام آور صلح » اثـر حجـت الله جـوانی (۱۳۹۵)؛ «وحدت ادیان از نگاه مولانا» اثر عبدالرضا مظاهری (۱۳۸۸)؛ وحدت متعالی ادیان اثـر اکبـر قربانی (۱۳۹۱)؛ «زیرساخت های سیره وحدت مذاهب از نگاه اهل عرفـان و امـام خمینـی» اثر عباس ایزدپناه (۱۳۹۱)؛ صلح درون و راهکارهای ایجـاد آن اثـر فرزانـه زارعـی (۱۳۹۴)؛ اسلام و کثرت گرایی دینی اثر محمد لگنهاوزن (۱۳۷۹).