خلاصة:
علیرغم برخی از تلاشهای قابل توجه برای آمادهسازی و آموزش نسل جوان به منظور درگیری در فعالیتهای کارآفرینانه
(مانند تدوین دروس مربوطه و برگزاری کارگاههای آموزشی)، یک عامل اساسی به نام « یادگیری کارآفرینانه » در جریان
دورههای آموزشی دانشکدههای علوم ورزشی و همچنین در ایجاد و مدیریت کسبوکارها مورد غفلت قرار گرفته و یا منزلت آن کماهمیت جلوه داده شده است. برای اینکه دانشجویان و دانش آموختگان به عنوان سرمایه های انسانی بالقوه در دانشگاهها بتوانند به بهترین شکل آموختههای خود را به جامعه عرضه کنند، نیازمند آن هستند که پیوند محکمی میان آموزشهای ارائه شده و ویژگیهای کارآفرینانه (شخصیتی و رفتاری) برقرار سازند و برای فاصله گرفتن از ذهنیت کارجویی و کاریابی و نزدیکشدن به فرآیند کارآفرینی، یادگیری خود را به سمت کارآفرینی سوق داده و فصل مشترکی میان آموزش آکادمیک و فرصتهای کارآفرینانه ایجاد نمایند. لذا، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل مرتبط با تلاشهای یادگیری کارآفرینانه در علوم ورزشی با تأکید بر شکلگیری دانایی و توانایی به منظور درک این موضوع است که چه عواملی در یادگیری کارآفرینانه این افراد مؤثر هستند. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات، از نوع توصیفی-همبستگی بود که به صورت میدانی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده علوم ورزشی دانشگاه تهران تا شهریورماه سال 1399 تشکیل میدادند. نمونه آماری نیز با توجه به فرمول کوکران، 168 نفر در نظر گرفته شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محققساخته شامل 14 سؤال بسته پاسخ در طیف پنج ارزشی لیکرت استفاده شد. این پرسشنامه از طریق مطالعات کتابخانهای و بهرهگیری از نظرات 9 نفر از برترین دانشجویان و دانشآموختگان کارآفرین با استفاده از تکنیک دلفی بهدست آمد و روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی،آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و تحلیل عاملی تأییدی در نرمافزارهای آماری SPSS22 و PLS3 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج میرود فرآیند یادگیری کارآفرینانه بیش از پیش مورد توجه نظام آموزشی و دانشکده های علوم ورزشی قرار گیرد. از طرفی
دانشجویان و دانش آموختگان در تلاش های یادگیری و حرکت به سمت کارآفرینی از تمام ظرفیتهای خانواده، الگوهای نقش، علاقه به ورزش و یادگیری از تجربه های قبلی و عملی استفاده نمایند.