خلاصة:
بسیاری از مشکلات بشر، امروزه بوسیله فناوریهای نوین رفع میشود. در این میان در حیطه مالی، فناوری
بلاکچین و رمزارزها چند سالی است که بیشتر مورد بحث قرار میگیرد. فناوری بلاکچین گامی بزرگ در
محاسبات شفافیت یک دولت است و به نوعی شفافیت محاسباتی را در پی خواهد داشت و از سوی دیگر
میتواند اعتماد بین دو یا چند گروه در یک قرارداد که یکدیگر را نمیشناسند، تضمین کند. مقاله حاضر
نحوه عملکرد بلاکچین و دلیل استفاده ادارات از آن را بیان مینماید. همچنین مزایا و معایب بلاکچین،
توصیف و نمونه هایی از کاربرد بلاکچین نشان داده خواهد شد. موردی که اهمیت دارد آن است که
بلاکچین باید به شکل گسترده از دیدگاه مفهومی و فنی درک شود. تصمیمگیرندگان و شهروندان قبل از
اجرای چنین فناوری که به کلی چشمانداز سیاسی و مالی را تغییر میدهد، باید آموزش ببینند. به رغم اینکه
بلاکچین راهحل نهایی برای همه مسائلی نیست که دولتهای جدید با آن دست به گریبانند، اما ماهیت
امن و شفاف آن میتواند سبب افزایش بهاشتراکگذاری اطلاعات بین سازمانهای عمومی شود.
Many human problems today are solved by new technologies. In the financial
field, blockchain technology and cryptocurrencies have been discussed for
several years. Blockchain technology is a big step in calculating the
transparency of a government and will lead to a kind of computational
transparency. On the other hand, it can guarantee trust between two or more
groups in a contract that do not know each other. This article describes how
blockchain works and why offices use it. The advantages and disadvantages
of blockchain, as well as examples of blockchain applications, will also be
shown. What matters is that blockchain needs to be understood broadly from
a conceptual and technical point of view. Decision-makers and citizens must
be educated before implementing such technology, which completely
changes the political and financial landscape. Blockchain is not the ultimate
solution to all the problems that new governments are grappling with, but its
secure and transparent nature can increase the sharing of information between
public organizations.
ملخص الجهاز:
فناوري بلاکچين گامي بزرگ در محاسبات شفافيت يک دولت است و به نوعي شفافيت محاسباتي را در پي خواهد داشت و از سوي ديگر ميتواند اعتماد بين دو يا چند گروه در يک قرارداد که يکديگر را نميشناسند، تضمين کند.
گزارشات رسمي هم که ميزان اعتماد به دولت را اندازه گيري ميکند، به نتايج مشابهي رسيده اند؛ براي مثال «سازمان همکاري هاي اقتصادي و توسعه » در سال ٢٠١٥ گزارشي منتشر کرد که نشان ميدهد شهروندان به خدمات عمومي بيش از خدمات دولتي اعتماد دارند (سازمان همکاري - هاي اقتصادي و توسعه ، ٢٠١٥).
بلاکچين يک واسطه جهت ايجاد اعتماد بين نهادهاي نامطمئن است و معمولا در مورد تراکنش هاي مربوط به انتقال ارزش يا دسترسي به محصولات ديجيتال از آن استفاده ميشود.
با توجه به پيچيدگي ها (گذشته از معايب ) ميتوان دو مزيت فوق را هزينه اجراي يک گره دانست (البته اين هم يک مزيت است ، زيرا باعث مي شود کاربران فرصت طلب را از حمله به سيستم دلسرد کند) و بايد توجه داشت که سيستم بلاکچين از عملکرد «فراموشي ٥» پشتيباني نميکند، يعني براي رسيدگي به داده هاي شخصي گزينه چندان مناسبي نيست .
به رغم اينکه بلاکچين راه حل نهايي براي همه مسائلي نيست که دولت هاي جديد با آن دست به گريبانند، اما ماهيت امن و شفاف آن مي تواند سبب افزايش به اشتراکگذاري اطلاعات بين سازمان هاي عمومي شود.
به رغم اينکه بلاکچين راه حل نهايي براي همه مسائلي نيست که دولت هاي جديد با آن دست به گريبانند، اما ماهيت امن و شفاف آن مي تواند سبب افزايش به اشتراکگذاري اطلاعات بين سازمان هاي عمومي شود.