خلاصة:
ورود تعلیم و تربیت جدید به ایران و ظهور پیشدرآمدهای اجتماعی و اقتصادی مقتضی آموزش و پرورش نوین که مشتمل بر نقد و خردهگیری بر تربیت سنتی و از جمله تربیت اسلامی بود، تردیدهایی را در باب ضرورت، امکان و کارآمدی تربیت اسلامی برانگیخت. این امر بررسی تربیت اسلامی به عنوان یک موضوع سیاسی ـ فرهنگی مستقل را در محافل دینی موجب گردید.
مسئلهی تربیت اسلامی، به عنوان یک موضوع سیاسی ـ فرهنگیِ مستقل، از زمان ورود تعلیم و تربیت جدید به کشور مطرح بوده است.
حوادث اجتماعی مختلف، از جمله: مسافرت کارگزاران حکومتی قاجار به اروپا، اعزام محصل به خارج، گسترش احساس عقبماندگی از کاروان تمدن در میان مردم، تأسیس مؤسسات تمدنی جدید و مراکز تجاری ـ اقتصادی تازه، تلاش جهت افزایش توان نظامی ـ صنعتی کشور به دنبال شکستهای پیدرپی از روس و انگلیس و وقایعی از این دست، موجبات تردید در کارآمدی تربیت رایج در ایران ـ که آب و رنگ مذهبی داشت ـ و همچنین احساس نیاز به تحول بنیادین در نظام تربیتی را فراهم آورد.
از سوی دیگر، جهانی شدن بعنوان یک فرایند گریز ناپذیر در قرن بیست و یکم در ابعاد سه گانه خود (اقتصادی، سیاسی و فرهنگی) نظام تعلیم و تربیت را دستخوش تغییر و تحول مینماید، از این رو شناسایی ویژگیها و آثار این فرایند بر آموزش و پرورش (و به عبارتی جهانی شدن تعلیم و تربیت) یکی از وظایف اصلی هر نظام تعلیم و تربیت و از جمله نظام آموزش و پرورش ایران می باشد. در این میان میتوان به پیامدهای اقتصادی جهانی شدن برای نظام آموزش و پرورش از جمله توجه بیشتر بر آموزشهای فنی و حرفهای و استفاده بیشتر از تکنولوژی اطلاعات، و پیامدهای بعد سیاسی جهانی شدن از جمله کمرنگ شدن نظارت و تسلط دولت و حکومت بر نظام تعلیم و تربیت و پیامدهای بعد فرهنگی جهانی شدن از جمله ترویج فرهنگ غرب و کمرنگ شدن ویژگیهای بومی و به مخاطره افتادن هویت ملی و ارزشهای دینی در برنامههای درسی مدارس اشاره کرد. از طرفی میتوان به برقراری ارتباطات فرهنگی بیشتر و شناخت سایر فرهنگها به عنوان فرصتهای پیش روی تعلیم و تربیت اشاره کرد. بنا براین دیدگاه جهانی شدن، فرصتها و چالشهایی را برای نظام تعلیم و تربیت به طور عام و برای ایران بطور خاص پدید میآورد که با بهرهگیری از این فرصتها و با شناخت بهتر چالشها می توان به حفظ میراثهای فرهنگی و اعتلای نظام تعلیم و تربیت در راستای جهانی شدن پرداخت.
بطور کلی با توجه به ابعاد مختلف جهانی شدن وتغییرات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی ناشی از آن کشورهای مختلف جهان برای سازگاری با تغییرات حاصل از روند جهانی شدن باید دست به ابتکار عمل بزنند. آنها با پیشبینیها و تخمینهای خود برخورد با آسیبهای احتمالی پیش رو را هر چه بیشتر کاهش داده و ورود به کوران جهانی شدن را تا حد امکان نرم وروان میسازند، این سازگاریها در سه سطح فرا ملی، ملی وفردی باید لحاظ شود. درسطح فرا ملی باید به توسعه یک نوع کنترل جهانی به منظور حل مسائل و مشکلات جهانی رو کرد، در سطح ملی دولتهای محلی، باید جایگاه و برنامه ویژهای داشته باشند و نهایتاًٌ درسطح فردی می بایست توجه داشت که مشکلات موجود دارای همبستگی بالایی با نظام تعلیم و تربیت هستند. به بیان دیگر آسیبهای فردی جهانی شدن ناشی از نداشتن منابع آموزشی کافی و نیز نداشتن آگاهی و دانش لازم برای راه حلهای بالا بردن امنیت فردی است. در این مقاله به گستره تاثیرگذاری فرایند جهانی سازی در حوزه تعلیم و تربیت اسلامی با توجه به تکثر مولفههای فرهنگی پرداخته میشود.