خلاصة:
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی نوع سبک زندگی دانشجویان بر اساس میزان برخورداری از سواد رسانهای اجرا شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه هدف، دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلیسینا بودند که با نمونهگیری طبقهای نسبی و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد نمونهها 400 نفر انتخاب شد. برای گردآوری دادههای مورد نیاز از دو پرسشنامه (پرسشنامه محققساخته سنجش سواد رسانهای و پرسشنامه استاندارد سبک زندگی لعلی و همکاران، 1391) استفاده شد. برای تعیین روایی از روایی محتوایی و برای محاسبه پایایی آنها از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شده است که مقدار آنها به ترتیب در پرسشنامههای مذکور 91/0 و 88/0 محاسبه شد. یافتهها نشان داد بین سواد رسانهای و مؤلفههای آن (میزان دسترسی به رسانهها، میزان استفاده از رسانهها، تفکر انتقادی در مورد رسانهها و تولیدپیامهای رسانهای) با نوع سبک زندگی دانشجویان، همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد اما بین سواد رسانهای با انتخاب نوع پوشش گروه مورد مطالعه رابطه معکوس و معنیداری وجود دارد به این معنی که هر چه سواد رسانهای جوانان بیشتر باشد نوع پوششهای ضدهنجاری نیز کمتر خواهد بود. همچنین مشخص شد همه مؤلفههای سواد رسانهای توانایی پیشبینی نوع سبک زندگی دانشجویان را دارند.
The aim of this study was to predict the lifestyle of students based on the level of media literacy. In this research, a descriptive correlational research method has been used. The target population is undergraduate students of Bu Ali Sina University. By relative stratified sampling and using Krejcie and Morgan table, the number of samples was 400. To collect the required data, two questionnaires (researcher-made media literacy questionnaire and standard lifestyle questionnaire of Lali et al., 2012) were used to determine the validity of content validity and to calculate their reliability, Cronbach's alpha coefficient was used. They were calculated in the mentioned questionnaires as 0.91 and 0.88, respectively. Findings showed that there is a positive and significant correlation between media literacy and its components (media access, media use, media critical thinking and media message production) with students' lifestyle but between media literacy and the type of coverage of the study group. There is an inverse relationship and significance, which means that the higher the youth literacy of the youth, the less anti-normative coverage will be. It was also found that all components of media literacy have the ability to predict the lifestyle of students.
ملخص الجهاز:
يافته ها نشان داد بين سواد رسانه اي و مؤلفه هــاي آن يعني (ميزان دسترسي به رسانه ها، ميزان استفاده از رسانه ها، تفکر انتقادي در مورد رسانه ها و توليد پيام هاي رسانه اي ) با نوع سبک زندگي دانشجويان همبستگي مثبت و معني داري وجود دارد اما رابطه سواد رسانه اي با انتخاب نوع پوشش گروه مورد مطالعه معکوس و معني داري است ؛ به اين معني که هر چه سواد رسانه اي جوانان بيشتر باشد نوع پوشش هاي ضد هنجاري نيز کمتر خواهد بود.
بنابراين ، بــا توجه به تأثير بســزاي انواع رسانه ها در ابعاد مختلف سبک زندگي انســان ها، اهميت و ضــرورت مهارت و توانمندي ســواد رسانه اي بيش ازپيــش نمود پيدا کرده است و در سياست گذاري هاي رسانــه اي و اجتماعي در دنيا سال هاست که مسئله اي با عنوان «سواد رسانه اي » مطرح شده است (حق پرست و دهقان شاد، ١٣٩٣)؛ زيرا سواد رسانه اي مهارت هاي لازم را براي برقراري ارتباطي متفکرانه و آگاهانه با رسانه ها مي آموزد و در عين حال ، ديدگاهي تحليلي و نقادانه نسبت بــه پيام هاي رسانه اي شــبکه هاي اجتماعي فراهم مي کند (کيا و همکــاران ، ١٣٩٣) چراکه از منظر صاحب نظراني مانند کريســت و پاتــر١ (٢٠٠١) سواد رسانه اي توانايي است در جهت دسترسي ، تحليــل ، ارزيابي و برقراري ارتباط با پيام هاي رسانه اي در اشکال مختلف و توانايي معني سازي از آن لذا مهارت بنيادين آن تفکر انتقادي است (کيا و همکاران ، ١٣٩٣).