خلاصة:
طرفداران دانش "مالی رفتاری" اعتقاد راسخی دارند که آگاهی از "تمایلات روانشناختی" در
عرصه سرمایه گذاری، کاملا ضروری و نیازمند توسعه جدی دامنه مطالعاتی است و برای کسانی-
که نقش روانشناسی در دانش مالی را به عنوان عاملی اثرگذار بر بازارهای اوراق بهادار و
تصمیمات سرمایه گذاران بدیهی می دانند، قبول وجود تردید در مورد اعتبار "مالی رفتاری"
دشوار است.
مطالعه حاضر به بررسی و شناخت میزان تاثیرپذیری بازده و ریسک اوراق بهادار تهران از تمایل
سهامداران پرداخته است. روش تحقیق مطالعه حاضر از نوع داده های تابلویی، آزمون همبستگی
وt استودنت بوده که داده های این تحقیق شامل اطلاعات 165 شرکت طی دوره ی زمانی
1380-1394 جمع آوری شده است. به طور کلی فرضیه های این تحقیق شامل چهار فرضیه
به شرح ذیل بودند: الف) بین اندازه شرکت و گرایشات احساسی سرمایه گذاران رابطه معناداری
وجود دارد؛ ب) بین ارزش دفتری به ارزش بازار شرکت و گرایشات احساسی سرمایه گذاران
رابطه معناداری وجود دارد؛ ج) بین قیمت شرکت و گرایشات احساسی سرمایه گذاران رابطه
معناداری وجود دارد؛ د) بین بازده و ریسک شرکت و گرایشات احساسی سرمایه گذاران رابطه
معناداری وجود دارد. برای بررسی سه فرض اول از آزمون همبستگی و t استودنت استفاده شد
که نتایج نشان داد که صرفا فرضیه ی سوم تحقیق مبنی بر وجود رابطه ی بین قیمت شرکت و
گرایشات احساسی سرمایه گذاران پذیرفته میشود. برای بررسی فرضیه ی چهارم تحقیق نیز از
دو مدل رگرسیونی استفاده شد که نتایج برآورد این رگرسیونها به روش داده های پانل نشان
داد که گرایشات احساسی سرمایه گذاران تاثیر مثبت بر ریسک و بازده سهام شرکت های مورد
بررسی دارد.
ملخص الجهاز:
براي بررسي سه فرض اول از آزمون همبستگي و t استودنت استفاده شد که نتايج نشان داد که صرفاً فرضيه ي سوم تحقيق مبني بر وجود رابطه ي بين قيمت شرکت و گرايشات احساسي سرمايه گذاران پذيرفته ميشود.
براي بررسي فرضيه ي چهارم تحقيق نيز از دو مدل رگرسيوني استفاده شد که نتايج برآورد اين رگرسيون ها به روش داده هاي پانل نشان داد که گرايشات احساسي سرمايه گذاران تاثير مثبت بر ريسک و بازده سهام شرکت هاي مورد بررسي دارد.
بازده ؛ ريسک ؛ تمايل سهام داران و اندازه شرکت مقدمه ماليرفتاري پارادايمي است که با توجه به آن ، با زارهاي مالي با استفاده از مدل هايي مورد مطالعه قرار مي گيرند که دو فرض اصلي و محدود کننده پارادايم سنتي ١-بيشينه سازي مطلوبيت مورد انتظار ٢-عقلانيت کامل را کنار مي گذارد و در تلاش براي تفسير رفتار سرمايه گذاران از منظر روانشناختي مي باشد.
در اين تحقيق تاثير گرايش هاي احساسي سرمايه گذاران ، بر بازده سهام پرتفوي هاي مرتب شده بر اساس اندازه ، قيمت ، نسبت ارزش دفتري به بازار و نسبت مالکيت نهادي در قلمرو زماني ٨٨-١٣٨٠ مورد بررسي قرار گرفت .
نتايج حاصل در جدول ذيل ارائه شده است : جدول ١- نتايج حاصل از بررسي ارتباط معنيدار بين متغير SENT با متغيرهاي قيمت سهام ، اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتري به ارزش بازار با استفاده از آزمون همبستگي و آزمون t استودنت (رجوع شود به تصویر صفحه) منبع : يافته هاي تحقيق بر اساس جدول (١) از بين سه متغير مورد بررسي صرفاً بين قيمت سهام و گرايش هاي احساسي سرمايه گذاران رابطه ي معنيدار و مثبت وجود دارد.