خلاصة:
لازمه هر کسب و کاری توجه به راه هایی است که موجب افزایش فروش و به تبع آن بالا بردن سوددهی بنگاه می شود. از آنجایی که بخشی از خریدهای فروشگاهی از سوی مشتریان بدون برنامه انجام می شود ، یافتن برخی از راهکارهایی که به افزایش چنین خریدهایی بینجامند، در این پژوهش بررسی شده اند. از اینرو تحقیق حاضر به بررسی عوامل شخصیتی ، فرهنگی و درون فروشگاهی تاثیرگذار بر خریدهای بی برنامه خریداران فروشگاهی شهر تهران می پردازد. هدف این تحقیق بررسی و شناسایی عوامل شخصیتی ، فرهنگی و درون فروشگاهی تاثیرگذار بر خریدهای بی برنامه خریداران فروشگاهی در شهر تهران می باشد.فرضیات این تحقیق به بررسی تاثیر «عوامل شخصیتی» همچون برونگرایی، سازگاری ، وجدان ، ثبات احساسات ، استقبال از تجربیات تازه ، «عوامل فرهنگی فرهنگی» همچون مادیگرایی ، جمع گرایی ، فردگرایی و «عوامل درون فروشگاهی» همچون پیشبرد فروش ، رفتار دوستانه کارکنان ، پخش موزیک در فروشگاه ، با تاثیر متغیر تعدیل گر کارت اعتباری بر عوامل درون فروشگاهی ، بر روی خریدهای بدون برنامه می پردازد. جامعه آماری این تحقیق مشتریان / خریداران فروشگاهی در شهر تهران می باشند ، بدین منظور ۳۸۴ پرسشنامه میان مشتریان و خریداران فروشگاه های هایپر استار و مگامال جهت جمع آوری اطلاعات به روش نمونه گیری تصادفی توزیع و جمع آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر تاثیر عوامل شخصیتی ، فرهنگی و درون فروشگاهی با تاثیر متغیر تعدیل گر کارت اعتباری بر عوامل درون فروشگاهی را بر روی خریدهای بدون برنامه نشان می دهد.
ملخص الجهاز:
نتايج به دست آمده نشان داد ميان مديريت سود واقعي و عملکرد آتي شرکت ها رابطه منفي ضعيفي وجود دارد که با دخالت توانمندي مديران ، ارتباط مذکور ضعيف تر شد.
گاني (٢٠١٠) در بررسي رابطه ميان مديريت سود از طريق دست کاري فعاليت هاي واقعي با عملکرد آتي دريافت که کاهش هزينه هاي پژوهش و توسعه و توليد بيش از اندازه با سودي که در نتيجه دستکاري فعاليت هاي واقعي کسب شده رابطه مثبت دارد.
فرضيه فرعي١-١: بين مديريت سود واقعي از طريق هزينه هاي غيرعادي توليد و سودهاي آتي شرکت رابطه منفي وجود دارد.
فرضيه فرعي ٣-١: بين مديريت سود واقعي از طريق جريان هاي نقدي عملياتي غيرعادي و سودهاي آتي شرکت رابطه منفي وجود دارد.
فرضيه فرعي ١-٢: توانايي مديران رابطه منفي بين مديريت سود واقعي از طريق هزينه هاي غيرعادي توليد و سودهاي آتي شرکت را تضعيف ميکند.
فرضيه فرعي ٢-٢: توانايي مديران رابطه منفي بين مديريت سود واقعي از طريق هزينه هاي اختياري غيرعادي و سودهاي آتي شرکت را تضعيف ميکند.
فرضيه فرعي ٣-٢: توانايي مديران رابطه منفي بين مديريت سود واقعي از طريق جريان هاي نقدي عملياتي غيرعادي و سودهاي آتي شرکت را تضعيف ميکند.
به منظور آزمون فرضيه ٢، مدل رگرسيوني دوم به شرح رابطه (١٠) محاسبه ميشود: (به تصویر صفحه مراجعه شود) که در آن : - Future_Perft+i: عملکرد آتي شرکت i در سال t - Suspectt: متغير مجازي که ٢٠% بيشترين مقدار باقيمانده مدل اندازه گيري مديريت سود واقعي و بيانگر وجود مديريت سود واقعي در شرکت است .