خلاصة:
قصیده، قالب اصلی ادبیات مدحی، یکی از رایجترین ابزار تبلیغاتی و ایدئولوژیک دستگاه قدرت در جهان کلاسیک فارسی بوده است. در ادبیات فارسی قدیم، قصیدۀ مدحی در چارچوب یک روایت منظوم سعی میکند به پشتوانۀ گفتمان/ اندیشۀ سیاسی ایرانشهری که اقتدار و مشروعیت شاه را با وجهی کاریزماتیک یا فرّهمند بازنمایی میکند، وی را جانشین خدا اعلام کند و هویتِ سوژۀ «شاه ـ ممدوح» را همسو با اقتدار مفروض چونان امری تکین و خدایگونه بنمایاند. در این نوشتار، به قصد تبیین کارکرد ایدئولوژیک قصیدۀ مدحی، چگونگی بازنمایی هویت شاه ـ ممدوح در مقام موجودی «ابرانسان» با تکیه بر نشانهشناسی سبک زندگی وی ــ سلیقه و مصرف ــ در قصاید فرخیسیستانی دلالتیابی و تفسیر شده است. نتیجۀ تحقیق نشان میدهد راوی قصاید فرخی در روایتهای منظوم مدحی خود، سبک زندگی شاه ـ ممدوح و طبقۀ نیابتی وی را بهصورت سه نوع سرمایۀ «بدنی»، «تملیکی» و «نهادینهشدۀ اجتماعی ـ فرهنگی» و در دو سطح، مصرف «مستقیم» و «نیابتی» بازنمایی میکند. برایند این بازنمایی شکلگیری هویت سوژۀ شاه ـ ممدوح در سه سطح تکیننماییِ «بیعیبی ـ نامیرایی»، «دارندگی ـ ناتمامی» و «عدالت ـ انضباط» است. موارد مذکور در مقام ویژگیهای مفروضِ شاه برگزیده یا آرمانی، «تمنا ـ توقعِ» سیاسی ـ قدسیِ اغلبِ شاه ـ ممدوحان آن زمان بهویژه شاهان غزنوی بود که قصاید فرخی بنابه قصد یا رسالت هژمونیک خود، بخشی از آن را برآورده است.
Ode as the main form of praise literature is one of the most common propaganda and ideological tools of the power apparatus in the classical Persian world. In ancient Persian literature, Farrokhi's poems, within the framework of a poetic narrative, try to support the political discourse/ thought of Iranshahri, which represented the authority and legitimacy of the Shah in a charismatic or cultured way; he is the successor of God, the identity of the subject of "king - praised" representing the supposed authority as a singular and divine concept. In this paper, the representation of the king- praised as being "superman" has been investigate focusing on the semiotics and lifestyle -taste- consumption in Farokhi Sistani's odes. The result shows that the narrator of Farrokhi's odes, in his praiseworthy narratives, describes the life style of the "king -praised" and his vicarious class as three types of capital: "physical", "possessive", and "institutionalized social-cultural", and at two levels representation "direct" and "vicarious" consumption. The result of this representation is the formation of the identity of the king- praised subject on three singular levels of "innocence-immortality", "possession-incompleteness", and "justice-discipline". These cases, as the presumed characteristics of the chosen or ideal king, were the political-sacred "desire-expectation" of most of the "king - praised" of that time, especially the Ghaznavi kings, in which the ode has fulfilled a part according to its hegemonic intention or mission.
ملخص الجهاز:
در ادبيات فارسي قديم ، قصيدة مدحي در چارچوب يک روايت منظوم سعي ميکند به پشتوانۀ گفتمان / انديشۀ سياسي ايران شهري که اقتدار و مشروعيت شاه را با وجهي کاريزماتيک يا فره مند بازنمايي ميکند، وي را جانشين خدا اعلام کند و هويت سوژة «شاه ـ ممدوح » را همسو با اقتدار مفروض چونان امري تکين و خدايگونه بنماياند.
در اين نوشتار، به قصد تبيين کارکرد ايدئولوژيک قصيدة مدحي، چگونگي بازنمايي هويت شاه ـ ممدوح در مقام موجودي «ابرانسان » با تکيه بر نشانه شناسي سبک زندگي وي ــ سليقه و مصرف ــ در قصايد فرخيسيستاني دلالت يابي و تفسير شده است .
همسو با تلقي مذکور، فرخيسيستاني، در مقام يکي از مهم ترين مبلغان قدرت غزنويان ، با بازنمايي «مصرف تظاهري و نيابتي» شاهان ، وابستگان و زيردستان آنان در قالب انواع سرمايۀ بدني، تمليکي و نهادينه شده درصدد مشروعيت بخشي به سوژه هاي شاهي و باورپذير کردن اقتدار آنان بوده است .
در اين مقاله ، برساخت تکين نمايي و اصل برگزيدگي شاهان غزنوي در بازنمايي راوي فرخيسيستاني، با تکيه بر سبک زندگي يا سليقه و مصرف آنان ، به قصد آشکار ساختن کارکرد رسانه اي ـ هژمونيک ، قصايد مدحي تبيين و تفسير شده است .
راوي قصايد فرخي براي بازنمايي بخشي از هويت سوژة شاه ـ ممدوح به اين ارزش اکتسابي اشاره ميکند.
راوي قصايد فرخي براي بازنمايي اين تعهد به سرمايه هاي نهادينه شدة شاه ـ ممدوح ذيل مفهوم عدالت با خوانش سياسي ايران شهري آن تکيه ميکند.