خلاصة:
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﯽ و روﯾﮑﺮدی ﺑﺮای زﻧﺪﮔﯽ روزﻣﺮه ﺑﺮای دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﻓﺮد ﺑﻪ رﻓﺎه ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ و رواﻧﯽ ﻣﻌﺮﻓﯽﺷﺪه و ﺗﻌﺎدﻟﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺨﺺ ﻣﯿﺎن ﺧﻮد و ﻣﺤﯿﻂ زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮﻗﺮار ﮐﺮده و در آن ﺑﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻣﯽﭘﺮدازد. اﯾﻦ ﻧﮕﺎه ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ راﺑﻄﻪ ﻣﺸﺨﺼﯽ ﻣﯿﺎن ﻣﺤﯿﻂ ﮐﺎر، ﺳﮑﻮﻧﺖ و ﺗﻔﺮﯾﺢ و ﺳﻼﻣﺘﯽ، ﻋﻼوه ﺑﺮ ﺷﯿﻮهای ﮐﻪ ﻓﺮد ﺑﺮای زﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮد ﺑﺮﻣﯽﮔﺰﯾﻨﺪ، وﺟﻮد دارد. از ﻋﻮاﻣﻞ اﺛﺮﮔﺬار ﺑﺮ ﺳﻼﻣﺖ روان ﺷﻬﺮوﻧﺪان آﻧﭽﻪ در ﺑﺴﺘﺮ ﺷﻬﺮی و در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی و ﻃﺮاﺣﯽ ﺷﻬﺮی اﺳﺖ، در دﺳﺘﻪ ﻋﻮاﻣﻞ اﺳﺘﺮسزای ﻣﺤﯿﻄﯽ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد. ﻋﻮاﻣﻞ اﺛﺮﮔﺬار ﻋﻮاﻣﻞ اﺳﺘﺮسزای ﻣﺤﯿﻄﯽ، وﯾﮋﮔﯽﻫﺎ و ﺷﺮاﯾﻄﯽ ﮐﺎﻟﺒﺪی، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﻣﺤﯿﻄﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﺮد ﻋﺎدی آنﻫﺎ را ﺗﻬﺪﯾﺪﮐﻨﻨﺪه، ﺧﻄﺮﻧﺎک، آﺳﯿﺐرﺳﺎن و ﺣﺘﯽ ﻣﺤﺪودﮐﻨﻨﺪه، درک ﻣﯽﮐﻨﺪ. ازآﻧﺠﺎﮐﻪ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺻﺮف ﺑﺮ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ و اﺧﺘﻼﻻت رواﻧﯽ و ﺗﻼش ﺑﺮای درﻣﺎن آنﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ راﻫﮑﺎر ارﺗﻘﺎء ﺳﻼﻣﺖ روان ﻧﺒﻮده، ﺑﺎﯾﺪ در ﺳﯿﺎﺳﺖﻫﺎی ﻏﯿﺮﭘﺰﺷﮑﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﻬﺒﻮد ﺳﻼﻣﺖ روان اﻓﺮاد ﻣﺪﻧﻈﺮ ﻗﺮار ﮔﯿﺮد. ﺑﺎﻫﺪف ارﺗﻘﺎء ﺳﻼﻣﺖ روان ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی و ﻃﺮاﺣﯽ ﺷﻬﺮی، ﺑﺎﯾﺪ از ﻃﺮﯾﻖ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻋﻮاﻣﻞ اﺳﺘﺮسزای ﻣﺤﯿﻄﯽ و ﺑﺎ ﺧﻠﻖ ﺷﺮاﯾﻂ و ﻣﺤﯿﻂ زﻧﺪﮔﯽ ﻗﺎﺑﻞاﺗﮑﺎ، وﺿﻌﯿﺖ رواﻧﯽ ﺳﺎﮐﻨﺎن ﺷﻬﺮﻫﺎ را ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﯿﺪ.
ملخص الجهاز:
سلامت روان و International Epidemiological Association Ottawa Charter for Health Promotion Wellbeing State Source Capacity تندرستی از پایه های کیفیت زندگی هستند که افراد را قادر می سازند تا زندگی بامفهومی داشته و شهروندانی خلاق و فعال باشند.
هنگامیکه محلات پیادهمدار باشند، ساکنان ترجیح خواهند داد برای فعالیتهای روزانه خود بهطور پیاده تردد کنند و این تحرک فیزیکی، با تشویق سبک زندگی فعّال فواید جسمانی فراوانی به همراه داشته، تأثیرات مثبتی بر روحیه افراد برجای میگذارد و با ایجاد بستری برای حضور شهروندان در فضاهای شهری موجب تقویت شبکههای اجتماعی و افزایش تعاملات ایشان نیز میشود (نعمتیمهر، 1390؛ Frumkin, 2002; Sullivan & Chang, 2011; Rogers et al.
این شبکههای اجتماعی، در سطح محلی به ارتباطات روزانه و کیفیت روابط فردی و درنتیجه حمایت اجتماعی 2 که فرد از آن برخوردار بوده و حس اجتماعی 3 که دارد، مربوط است؛ در سطح میانی، بهواسطه وجود سرمایه اجتماعی 4 ، در شبکههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به افراد و اجتماعات کمک میکند تا در قالب ارزشها، هنجارها و پیوندهای اجتماعی که در جریان تعاملات اجتماعی به وجود میآید، قابلیتهای خود را افزایش داده و ازلحاظ روانی احساس آرامش بیشتری داشته باشند؛ و در سطح کلانتر، بهصورت انسجام اجتماعی 5 با نبود تعارضات نهفته، وجود روابط اجتماعی قوی و به عبارتی چسبی است که جوامع را در کنار هم نگه میدارد، نمود مییابد (Rohe, 1985; Halpern, 1995; Putnam, 2000; Frumkin, 2002; Halpern, 2005; McKenzie & Harpham, 2006; Sullivan & Chang, 2011; Berkman, Kawachi & Glymour, 2014).