خلاصة:
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و حاکمیت ولایت فقیه و ورود فقه جعفری به عرصه مدیریت کشور، رویکرد ها، تعاریف و جهت گیری های متنوعی درباره مدیریت فقهی ارائه شده است. دکتر سروش یکی از منتقدین معروف این عرصه می باشد. یکی از نقدهای اساسی ایشان به مدیریت فقهی، تناقض و عدم امکان چنین مدیریتی است. ایشان با بیان اینکه کار فقه فقط بیان احکام رفع خصومت است نه برنامهریزی، تدبیر جامعه را به علم می سپارد و مدیریت فقهی را در تقابل با مدیریت علمی معرفی می کند. تحقیق پیش رو قصد دارد با روش عقلی و فلسفی به تبیین و نقد نظر ایشان بپردازد و در کشف معنای عمیق و درست مدیریت فقهی و صیانت از آن در برابر شبهات قدم بر می دارد. نتیجه به دست آمده از تحقیق بیانگر این است که بر خلاف پندار دکتر سروش، ادیان به طور اعم و اسلام به طور اخص از برنامه ریزی و مدیریت بیگانه نیستند بلکه شریعت الهی در بطن خود مدیریت لازم، برای اداره کشور را دارا است و قواعد کلی برای تطبیق بر جزییات در تمام اعصار را دربر دارد و مدیریت فقهی به معنی نفی مدیریت علمی نیست بلکه به معنی سنجش قواعد علوم با ارزشهای دینی و احکام الهی (فقه اکبر) میباشد زیرا فقه به معنای احکام فردی، فقه اصغر است و فقه به معنای اعم، فراتر از این و اعم از باورها، ارزش ها، مشروعیت و مناسک در تمام ابعاد فردی و اجتماعی است.
ملخص الجهاز:
نتيجه به دست آمده از تحقيق بيانگر اين است که بر خلاف پندار دکتر سروش ، اديان به طور اعـم و اسلام به طور اخص از برنامه ريزي و مديريت بيگانه نيستند بلکه شريعت الهي در بطن خـود مـديريت لازم ، براي اداره کشور را دارا است و قواعد کلي براي تطبيق بر جزييات در تمام اعصار را دربـر دارد و مـديريت فقهي به معني نفي مديريت علمي نيست بلکه به معني سنجش قواعد علوم با ارزش هاي ديني و احکـام الهـي (فقه اکبر) مي باشد زيرا فقه به معناي احکام فردي ، فقه اصغر است و فقه به معناي اعم ، فراتر از اين و اعم از باورها، ارزش ها، مشروعيت و مناسک در تمام ابعاد فردي و اجتماعي است .
فرضيه آقاي سروش معتقد است از آنجا که فقه متکفل بيان احکام ساده و اوليه يک زنـدگي مي باشد،در دنياي پيچيده امروز مديريت فقهي امکان ندارد و با مـديريت علمـي ناسـازگار است ولي در نقد او مـي تـوان گفـت کـه مـديريت فقهـي امـري ممکـن اسـت ،چراکه فقـه اجتهادي جعفري توان پاسخگويي به بايدها و نبايدها در تمام زمينه هاي فردي و اجتمـاعي، در تمام اعصار را دارا بوده و ارزشها و گزاره هاي فقهي و ديني با روشهاي مديريتي درهـم تنيده و منافاتي با برنامه ريزي و مديريت علمي ندارد.