خلاصة:
فطرت را بیشتر اندیشمندان اسلام پذیرفتهاند؛ زیرا مستند به ادله قرآنی و روایی است. فطریات از موضوعات مشترک میانرشتهای در بین بسیاری از رشتههای علوم انسانی است. یکی از ابعاد فطرت، ثبات فطرت و بررسی فطرت بالقوه و فطرت بالفعل است. موضوع مورد پژوهش در مقاله حاضر عبارت است از اینکه آیا فطرت بالقوه است یا بالفعل. این دو با هم تفاوتی اساسی دارند که منجر به چندین تفاوت دیگر در حوزههای مختلف فرهنگی، تربیتی و اخلاقی میشود. این پژوهش به روش توصیفی، تحلیلی و با تطبیق دیدگاههای شهید مطهری و آیتالله جوادی آملی انجام گرفته است. با فرض اینکه در فطرت بالقوه، بالفعلشدن آن بستگی به محیط دارد و در فطرت بالفعل، محیط میتواند آن را از کار بیندازد، ویژگیها و ابعاد و نتایج هرکدام از فرضیهها بررسی شد و با تأکید بر این مبنا که معلمِ فطرت خود خدا است و محیط موجب غفلت از آن میشود و کار پیامبر و مربیان در تربیت انسانها تذکر و غفلتزدایی است، فرض فطرت بالفعل قوت گرفت.
Most Islamic thinkers have accepted nature since it is based on Qur'anic and narrative arguments. Nature is a common interdisciplinary subject among many disciplines of the humanities. One of the aspects of nature is the stability of nature and the study of potential nature and actual nature. The subject of research in this paper is whether nature is potential or actual. The two are fundamentally different, leading to several other differences in different cultural, educational, and moral fields. This study has been conducted by a descriptive, analytical method and through comparing the views of Shahid Motahhari with Ayatollah Javadi Amoli. Assuming that in potential nature, its actualization depends on the environment and in actual nature, the environment can disable it, the characteristics, aspects, and results of each hypothesis were investigated. By emphasizing that God is the instructor of nature and the environment causes this fact to be neglected, and that the job of the Prophet and the educators in training human beings is to be reminder for them and remove their neglect, the hypothesis of nature was actually strengthened.
ملخص الجهاز:
بررسی فطرت بالفعل و بالقوه از دیدگاه آیتالله جوادی آملی و شهید مطهری علی نورمحمدیان 1 تاریخ دریافت: 26/06/1400 تاریخ پذیرش: 29/08/1400 چکیده فطرت را بیشتر اندیشمندان اسلام پذیرفتهاند؛ زیرا مستند به ادله قرآنی و روایی است.
در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی، دو فرض فطرت بالفعل و فطرت بالقوه از دیدگاه شهید مطهری و آیتالله جوادی آملی و تأثیر آن در تربیت انسان بررسی و تبیین شده است.
فرض دوم: فطرت بالقوه قائلان به فطرت بالقوه معتقدند امور فطری از ابتدای تولد بروز و ظهور خارجی ندارند و بهصورت بالقوه هستند و برای بروز و ظهور خود به فراهمشدن شرایط و عوامل دیگری نیاز دارند؛ بنابراین فطرت در ذات انسان موجود است؛ اما ظهور و بروز آن وابسته به محیط بیرونی است.
این بیان، تقریر درستی از فطرت نیست؛ زیرا آیات تذکر و نسیان و آیه میثاق و آیات دیگر مربوط به فطرت، همگی از آن حکایت میکنند که انسان با شهود فطری خدا را مییابد و به کمال مطلق و دین گرایش دارد و ملهم به فجور و تقوا است و فجور و تقوا را از هم بازشناخته و به تقوا متمایل و از فجور گریزان است (جوادی آملی، 1375، ص ۱۵۱).
4. Interpretive approach with his silence in the face of scientific ver > Keyw > Sayyid Qutb, Islamic Society, Islamic Civilization, New Experimental Science, W > دراسة نقديّة لرأي سيّد قطب حول العلاقة بين الدين والعلم التجريبي ال > حس 2 r"/>sru.