خلاصة:
نظریه امنیتیسازی یکی از نظریات معاصر حوزه مطالعات امنیتی است که با استمداد از فلسفه زبان و جامعهشناسی، درصدد تبیین چگونگی ظهور مسائل امنیتی و رفع آنها میباشد. این نظریه که در ابتدا توسط مکتب کپنهاگ (بهویژه ویور) ارائه شد، بهتدریج با معضلاتی روبرو گردید. بهمنظور رفع این معضلات، نسل جدیدی ـ مطالعات پساکپنهاگی ـ شکل گرفت که درصدد ارتقای این نظریه برآمدند. مقاله حاضر با تکیهبر مطالعات اسنادی، درصدد توضیح و تبیین دیدگاههای یکی از این صاحبنظران این عرصه ـ بالزاک ـ میباشد. بالزاک با بهرهگیری از آموزههای فوکو و بوردیو، بهدنبال فهم جدیدی از امنیتیسازی است. از دید وی، امنیتیسازی فرایندی است که منتج از بازیهای قدرت بوده و در تعامل میدان اجتماعی و عادتواره شکل میگیرد. این فرایند، هم میتواند گفتاری باشد و هم غیرگفتاری، هم عامدانه باشد و هم غیرعامدانه، قدرت انجامگری و انشا دارد ولی نه بهمثابه یک عملِ خودارجاع. همچنین، تحلیل بالزاک از امنیتیسازی برروی نقش سه مؤلفه کلیدیِ توجه به مخاطب توانمندساز، رابطه متقابل میان کارگزار امنیتی و بافت و درنهایت، نقش دیسپوزیتیف و نیروی ساختاربخش آن بر اعمال امنیتی تأکید دارد.
Security theory is one of the contemporary theories in the field ofsecurity studies using the philosophy of language and sociology, seeks to explain how security issues arise and solve them. This theory, first proposed by the Copenhagen school (especially Weaver), gradually encountered problems. In order to solve these problems, a new generation was formed - post-Copenhagen studies - which sought to promote this theory. The present article, based on documentary studies, seeks to explain the views of one of these experts in this field - Balzac. Using the teachings of Foucault and Bourdieu, Balzac seeks a new understanding of security. In his view, security is a process that results from power games and is formed in the interaction of social and habitual fields. This process can be both verbal and non-verbal, both intentional and unintentional. It has the power to do and write, but not as a self-referential act. Balzac's analysis of security also emphasizes the role of the three key components of empowering audience attention, the relationship between the security agent and the context, and finally, the role of the dispositive and its structuring force in security practices.
ملخص الجهاز:
اين نظريه سعي در پاسخگويي به سـؤالات پيوسـته زيـر را دارد: چـه چيـزي به عنوان يک مسأله امنيتي محسوب ميشود؟ چرا برخي چالش هـا تبـديل بـه يـک مسـأله امنيتي شده درحالي که ديگر چالش ها چنين نميشوند؟ چگونه تصـاوير تهديـد در عرصـه سياسي درک ميشوند؟ آيا حوزه امنيت و حوزه سياست ، دو قلمرو با هم پوشاني بوده يـا دو حيطه جدا از هم ميباشند؟ صاحب نظران مکتب کپنهاگ در چارچوب نظريه امنيتيسازي، با ترکيبـي از يـک فهـم واقع بينانه (امنيّت به مثابه بقاي دولت )، نظرّيه کنش گفتاري ٢ آستين ٣ (به ويژه در خوانشـي پساســاختارگرايانه از آن )، فلســفه سياسـي اشـميت ٤ (امـر اســتثنا و وضـعيت اضــطرار) و ايده برسازي اجتماعي ٥، سعي در پاسخگويي به سؤالات فوق را دارند.
به ديگر معنا، کنش گفتاري که نمايش دهنده يک مسأله به عنوان تهديد ميباشـد (حرکت امنيّتيکننده )، تنها درصورتي موفقيت آميـز اسـت کـه در يـک فراينـد سياسـي و بيناذهني از مذاکره ، رضايت مخاطبان (توده مردم ) را ـ چه داوطلبانه و چـه از روي اکـراه ـ جلب نمايد (امنيّتيسازي) درنتيجه ، معرفي و نمايش مسـأله اي بـه عنـوان تهديـد در يـک جامعه ، امـري بـي طرفانـه نيسـت و ناشـي از ترجيحـات سياسـي کـارگزاران آن جامعـه و مقتضيات اجتماعي آن است .
درواقع ، بالزاک معتقد است که گرچـه نگـاه هـاي متـأخر بـه امنيتيسازي با تأکيد بر نقش مخاطب ، افق هاي جديدي را روي اين نظريـه گشـوده اسـت ؛ اما اين ايده که مخاطب ـ قابل مشاهده ـ بايستي با ادعاهاي بازيگر امنيتيساز موافق باشد، مشکلاتي را نيز براي اين نظريه ايجاد مينمايد.
Balzacq, Thierry (2015)," The ‘Essence’ of securitization: Theory, ideal type, and a sociological science of security, , Journal of International Relations, Volume: 29 issue: 1, page(s): 103-113.