خلاصة:
هدف این پژوهش، واکاوی دلالتهای دانشضمنی با تاکید بر مفهومشناسی تربیتدینی در حوزه تدریس و یادگیری است. با این استدلال که دلالتهای دانشضمنی در تدریس و یادگیری، بر تجربه شخصی و قضاوتهای ذهنی استوار بوده، در ارتباط کنشی میان آموزگار و دانشآموز رخ میدهد. برای دستیابی به این هدف با روش تحلیلی-استنباطی؛ مفاهیم تربیتدینی، تدریس و یادگیریضمنی تحلیل و نسبت تدریسضمنی با یادگیری آموزههای دینی تشریح گردید. و در نهایت با توجه به مراحل سهگانة تفکرِ «مذهبیشهودی»، «مذهبیعینی» و «مذهبیانتزاعی» در دانشآموزان؛ شیوههای تدریس و یادگیریضمنی مفاهیم تربیتدینی در دو ردهسنی 6 تا 9 سال و 9 تا 11 سال، مقطع ابتدایی(مرحله تفکر مذهبیعینی) استنباط و مطرح شدند. نتیجه اینکه شیوه تربیتدینی رده سنی 6تا9 سال، در چارچوب بیان «ادبیاتمذهبی» شکل پیدا میکند تا کنش ارتباطی معلم و دانشآموز از جاذبه و تأثیر لازم برخوردار باشد و در ردهسنی 9تا 11 سال، استفاده از شیوه «تصویر-پردازی محبتآمیز از مفاهیم دینی» در قالب «داستانهای دینی» با هدف معنا بخشی شخصی نسبت به مفاهیم دینی مطرح گردید.
ملخص الجهاز:
نتيجه اينکه شيوه تربيت ديني رده سني ٦تا٩ سال ، در چارچوب بيان «ادبيات مذهبي» شکل پيدا ميکند تا کنش ارتباطي معلم و دانش آموز از جاذبه و تأثير لازم برخوردار باشد و در رده سني ٩تا ١١ سال ، استفاده از شيوه «تصويرپردازي محبت آميز از مفاهيم ديني» در قالب «داستان هاي ديني» با هدف معنا بخشي شخصي نسبت به مفاهيم ديني مطرح گرديد.
از اين رو ضرورت توجه به آنچه يادگيرندگان در بستر نظام آموزشي بصورت ضمني تجربه ميکنند، حکايت از آن دارد که نظام آموزشي به موازات اجراي وظايف و مسئوليت هاي رسمي و از قبل تعيين شده ، داراي مجموعه ديگري از کارکردها نيز هستند که اگرچه در قالب اهداف و سايستگذاريهاي صريح مورد توجه قرار نميگيرند، اما تاثيرات چشمگيري بر ابعاد شخصيتي 1 -Gardner 2-Sheffield 3-Nonaka & Takeuchi 2-Analoui et al 5-Polanyi 6-Shim & Royh 4-Goulray 8-Tsouka 9-Berry 11-Hirsch 11-Henry 12-Sternberg يادگيرندگان خواهد داشت .
و لذا طرح تربيت - ديني بصورت دانش ضمني، در مدارس ابتدايي بر اساس اين فرض است که کودکان با يک جهان بيني مذهبي بصورت صريح در مدرسه روبه رو هستند که بناست مجموعه اي از پيامدهاي مربوط به آن را در فرآيندهاي آموزش (تدريس و يادگيري) به طور ضمني تجربه کنند.
شيوه هاي تربيتي مرتبط با نوع تفکر مذهبي در مقطع ابتدايي بنابر آنچه پيرامون دانش ضمني مطرح شد، ميتوان اظهار داشت که تدريس ضمني، بيشتر به دنبال نوعي يادگيري در فراگير است که : ١- به جاي ثبت واقعيت ها در ذهن ؛ دانش آموز فعالانه و با تفکر، خود سازنده واقعيت ها باشد(يادگازاده و همکاران ، ١٣٨٧).