خلاصة:
هدف این پژوهش استخراج استلزامهای سبک زندگی اسلامی با تمرکز بر رابطۀ انسان با خداست. روش پژوهش، کیفی از نوع تحلیلی است. جامعۀ مورد مطالعه در این پژوهش، اسناد تحولی آموزش و پرورش است که از این جامعه بر اساس اهداف پژوهش هدفمند، نمونهبرداری صورت گرفت و همزمان با فرایند جمعآوری دادهها و با استفاده از روش تحلیل مضمون و تجزیه و تحلیل بهطور مداوم انجام شد. یافتههای پژوهش حاکی از این است که استلزامات «رابطۀ انسان با خدا» را میتوان در سه حوزۀ عقلی، عاطفی و عملی دستهبندی کرد. استلزامات عقلی با سه مضمون اصلی توحیدمحوری، معادمحوری و ولایتمحوری، استلزامات عاطفی با دو مضمون اصلی حب و بغض، و استلزامات عملی با دو مضمون اصلی اعمال عبادی و اعمال اخلاقی برشماری شد. ازاینرو نظام آموزش و پرورش با ایجاد معرفتبخشی به دانشآموزان از طریق استلزامات سهگانه (شناختی، عاطفی و عملی) میتواند در زمینۀ استقرار سبک زندگی اسلامی در دانشآموزان نقشآفرین باشد.
Using a qualitative-analytical method this paper seeks to extract the implications of the Islamic lifestyle by focusing on the relationship between man and God. The study population in this study is the evolutionary documents of the Education System that was sampled from this community based on the purposeful research objectives and simultaneously with the data collection process and using the method of content analysis and analysis was done continuously. The findings indicate that the implications of "human relationship with God" can be classified into three areas: intellectual, emotional and practical. Intellectual implications with three main themes of monotheism, resurrection and guardianship, emotional implications with two main themes of love and hate and practical implications with the two main themes of devotional deeds and moral deeds were enumerated. Therefore, the Education System can play a role in establishing an Islamic lifestyle in students by creating knowledge to students through three implications (cognitive, emotional and practical).
ملخص الجهاز:
استلزامات سبك زندگي اسلامي (با تمركز بر رابطۀ انسان با خدا) در اسناد تحولي آموزش و پرورش معصومه صمدي/ دانشيار فلسفه تعليم و تربيت، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، تهران، ايران Fsamadi30@yahoo.
در زمینۀ سبك زندگي اسلامي مطالعاتي انجام شده است که از میان آنها ميتوان به مطالعات زير اشاره كرد: معتمدي (1392) در مطالعهاي سبک زندگي مطلوب را بر اساس ديدگاه ارتباطي (ارتباط انسان با خود، خداوند، ديگران و طبيعت) با استفاده از روش توصيقي ـ تحليلي مورد پژوهش قرار داده است.
چنانکه دیدیم، در مطالعات یادشده «رابطۀ انسان با خدا» مورد پژوهش قرار گرفته است؛ اما وجه نوآورانۀ مطالعۀ پیشرو اين است که به «رابطۀ انسان با خدا» از زاويۀ نظام آموزش و پرورش رسمي و عمومي و در لابهلاي اسناد تحولي و با تمرکز بر سبک زندگي کارگزاران نظام آموزشي، از قبيل معلم و دانشآموزان، توجه شده است.
پرسش اصلی اين مطالعه اين است: در اسناد تحولي یادشده که مبناي سياستگذاري آموزشي در ابعاد مختلف است، استلزامات (نيازمنديهاي) برقراري ارتباط انسان با خدا در سبک زندگي اسلامي چيست؟ 1.
پرسشی که اينک مطرح است، اين است که در اسناد تحولي آموزش و پرورش، يعني مباني نظري سند تحول بنيادين (1390) با تمرکز بر مباني تربيت و رهنامۀ تربيت و سند تحول بنيادين (1390) که بر مباني اسلامي تدوين شده است، ارتباطات انسان در عرصۀ ارتباط او با خدا به چه صورت مورد توجه قرار گرفته است؟ 2.
استتلزامات عاطفي رابطۀ انسان با خدا در سبک زندگي اسلامي در اسناد تحولي آموزش و پرورش {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} در سبک زندگي اسلامي، «رغبت» زمينۀ اخلاقورزي است.