خلاصة:
چکیده بازیگران نظام بینالملل همواره پیشبینی آینده را امری لازم میدانند تا بلکه از این راه، هم کنشها و هم واکنشهای خود را تعیین کنند و هم مختصات آتی نظام جهانی را با هدف حفظ امنیت و منافع خود، مورد شناسایی قرار دهند. بنا به اذعان اندیشمندان روابط بینالملل پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جهان عملاً به صورت تک قطبی اداره شده و علیرغم حضور چین، روسیه و اتحادیه اروپا در برخی از رقابتهای جهانی، هنوز هژمونی واشنگتن پا برجاست. نوشتار پیشرو در پاسخ به پرسش «آینده نظم بینالملل در افق 2030 میلادی چگونه خواهد بود؟» تلاش کرده تا بر مبنای نظریه «بازیها» نظم جهانی را پیشیینی کند. نگارندگان با بهرهگیری از روش «سناریوپردازی» استدلال کردهاند که با توجه به تلاش مداوم دولتهای پیشگفته و بازیگران جدیدی مانند هند و برزیل برای کسب قدرت در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی – امنیتی، نظم جهانی دچار تغییر خواهد شد. از سوی دیگر تلاشهای ایالات متحده آمریکا برای صیانت از هژمونی خود، سبب خواهد شد تا این بازیگر همچنان محوریت کانونی خود را حفظ نماید، در نتیجه میتوانگفت نظام تک قطبی فعلی به نظام تک – چندقطبی با محوریت کانونی فوق و چند کانون تاثیرگذار (چین، روسیه، اتحادیه اروپا، هند و برزیل) تغییر خواهد یافت.
Abstract The actors of the international system will always be aware of the future, as well as to determine their interactions and reactions, and to identify the future coordinates of the global system with the aim of maintaining their security and interests. By acknowledging the international relations after the collapse of the Soviet Union, the world is practically ruled by a single-polar and despite the presence of China, Russia and the European Union in some global competition, still the hegemony of Washington almost exist. This article in response to the question of "The future of international order in the horizon of 2030?" has attempted to advance the global order based on the Games theory. Authors by using the " Scenario " method, argued that due to the constant effort of the States and a new actors such as India and Brazil to gain power in political, economic, cultural and military, global order will be changed. On the other hand, the USA's efforts to safeguard its hgemoni will cause the actor to maintain its focal focus, as a result of the current single-polar system to a single-multi-polarization system with the aforementioned focal classification and multi-focus (China, Russia, European Union, India and Brazil) will be changed.
ملخص الجهاز:
از سوي ديگر تلاش هاي ايالات متحده آمريکا براي صيانت از هژموني خود، سبب خواهد شد تا اين بازيگر همچنان محوريت کانوني خود را حفظ نمايد، در نتيجه ميتوان گفت نظام تک قطبي فعلي به نظام تک – چندقطبي با محوريت کانوني فوق و چند کانون تاثيرگذار (چين ، روسيه ، اتحاديه اروپا، هند و برزيل ) تغيير خواهد يافت .
رقابت بازيگران بين المللي در راستاي ايجاد و حفظ منافع و امنيت ملي خود، دوري و نزديکي هر يک از اين بازيگران به يکديگر، جهت تحقق اهداف از پيش تعيين شده و نهايتا تلاش آنان براي خروج رقبا و بازيگران حريف از ميدان رقابت و مواردي از اين دست ، عواملي محسوب شده که نظام حاکم بين الملل را شکل داده و در هر مقطع زماني متناسب با شرايط و توان سياسي و اقتصادي قدرت هاي مطرح در عرصه جهاني، يکي از اشکال نظم چند قطبي، دو قطبي، تک قطبي و ساختار جديد و نويني را شکل ميدهد.
با اين وجود در برخي مواقع نوعي هنجارسازيهاي بدعت آميز از سوي واشنگتن نيز انجام شده است که نمونه ي آشکار آن اقدام آمريکا عليه دولت عراق و حضور نظامي در آن کشور است که در تعارض با هنجارهاي نظام بين الملل قرار داشت (کوهن ، ١٣٧٠: ٨٧-٨٥) روش سناريوپردازي سناريوپردازي روشي موثر و کارآمد براي آينده نگاري است با اين حال ، هنوز در عرصه مطالعات اجتماعي به درستي درک نشده است و در پژوهش هاي روابط بين الملل کمتر آثاري در اين زمينه به چشم ميخورد.