خلاصة:
در پژوهش پیشرو، محتوای آن دسته از کارآواهای خراسان جنوبی در حوزه کشاورزی که به ابزارها و مراحل مختلف کاشت، داشت و برداشت محصولات عمده خراسان جنوبی از جمله گندم، جو، زرشک و زعفران اشاره دارد، بررسی میشود. وجهی از گفتمان که آن را معادل با کاربرد زبان در محیط اجتماعی و واقعی میداند مبنا قرار گرفته است. در کارآواهای خراسان جنوبی، نمود ابزارهای کشاورزی سنتی مشهود است؛ "منگال" (داس) مهمترین ابزار کار کشاورز با "معشوق" همزادپنداری شده است که زندگی بدون آن ممکن نیست. "ترازو" از ابزارهای دیگری است که در این کارآواها به آن اشاره میشود. مراحل کاشت، داشت و برداشت؛ ازجمله خرمنکوبی و جداکردن کاه از دانه، در کارآواهای مربوط به گندم و جو بازتاب یافته است. درخت "زرشک" در کارآواها همچون زنی تصویرسازی شده است که انتظار باروری و تولید مثل از او میرود؛ ضمن اینکه مراحل مختلف کاشت، داشت و بهخصوص برداشت زرشک؛ از جمله نحوه چیدن، خشککردن، حمل و بازاریابی آن نیز ذکر میشود. گل زعفران به عروسی زیبا تشبیه میشود که کشاورز دست او را میگیرد و از زمین بلند میکند. زمان و فصل مناسب چیدن گل زعفران و همچنین زعفران مرغوب، در این کارآواها آمده است. وجه تمایز عمده پژوهش حاضر از پژوهشهای دیگری که در خصوص کارآواها انجام شده، این است که این تحقیق منحصر به کارآواهایی شده که ابزارآلات و مراحل مختلف کار کشاورزی شامل کاشت، داشت و برداشت محصول، در آنها منعکس شده است.
In the present study, the work songs of South Khorasan in the field of agriculture
are investigated. The tools and stages of planting, growing, and harvesting of the
major crops of South Khorasan, including wheat, barley, barberry, and saffron, are
growing, and harvesting, including threshing and separating straw from grain, are
reflected in the work songs of wheat and barley. The barberry tree is depicted as a
woman who is expected to be fertile and reproductive. Different stages of planting,
growing, and especially the harvesting of barberry are mentioned, including how to
pick, dry, transport, and market it. The saffron flower is likened to a beautiful bride
taken by the farmer and lifted from the ground. The right time and season to pick
saffron flowers to have high-quality saffron are mentioned in these work songs. What
distinguishes the present research from similar researches is that in the current study,
the different stages of agricultural work, namely planting, growing, and harvesting,
which is reflected in the work songs, have been taken into account.
ملخص الجهاز:
خراسان جنوبی از مناطقی است که در طول تاریخ، جغرافیای آن، بر مردم سخت گرفته و چون همواره مردمانش چشم به آسمان داشتهاند، زندگیشان پر از بیم و امید بوده است؛ بنابراین مردمِ عمدتاً کشاورز این خطه، هنگام کار، در زمان کاشت، داشت و برداشت محصولات، آواهایی را زیر لب زمزمه میکردند که علاوه بر اینکه حکایتگر بیمها و امیدها، شادیها و غمها، وصلها و فصلها بود، ابزاری بود برای هماهنگی جمع در هنگام کار.
صفری و ظاهری (1388) در مقالهای با عنوان «بررسی ترانههای کار عشایر بختیاری» به بررسی آواهای کار متداول در بین عشایر بختیاری با عنوانهای «بَوِرُو، دوغزنی و شیردوشی» پرداختهاند؛ مزرعتی (1383) در بررسی فرهنگ کاشان، کتابی با عنوان ترانههای قالیبافان کاشان دارد و در مقالهای با همین عنوان (1385) نمونههایی از آواهای کار را معرفی کرده است؛ نیکوکار (1356) در مقاله خود با عنوان «سیمای زندگی مادی و معنوی مردم سیستان در ترانههای عامیانه»، هرچند از عنوان آواهای کار استفاده نکرده؛ اما مضامین مختلفی، ازجمله مضامین مربوط به کارو تلاش و زندگی مادی را با عنوان ترانههای عامیانه مورد بررسی قرار داده است؛ شاهحسینی (1382) در مقالهای با عنوان «ترانههای مشکزنی عشایر دامنههای جنوبی البرز»، آواهای کار را که در مراحل مختلف مشکزنی در این منطقه به کار می رود، معرفی و توصیف کرده است.
بسیاری از تحقیقاتی که در گذشته در زمینههای فولکلور این استان انجام شده، عمدتاً در کتابهایی ثبت شدهاند که مربوط به فرهنگ خراسان بزرگ است؛ ازجمله این کتابها، کتاب ترانههای روستایی خراسان نوشته شکورزاده (1327) است و نیز «عقاید و رسوم عامه مردم خراسان» از همین نویسنده (1346) که در آنها نمونههایی از آواهای کار با عنوان کلی دوبیتیهای عامیانه آورده شده است.