ملخص الجهاز:
"در روزگاری که وسایل مختلف ارتباط جمعی وجود دارند،چه نیازی به یک رسانه جدید بود؟ اما امروز فقط هزاران وبلاگ ایرانی وجود دارد که حتی پیدا کردن نام و آدرس بسیاری از آنها هم راهکار شخصی ندارد.
سعیدی راد-از شاعران معاصر-در وبلاگ خود ẓsaeedir redẒ برای مرحوم آرش باران پور،چنین سروده است: «دیروز که از فلکه شهدا میگذشتم منظومه رنجت را و الله اکبرت را که در کنار پیادهرو سروده بودی از زبان مردم میشنیدم آن روز عید را میگویم که دستانت تهی بود و کودکانت بهانه لباس نو میگرفتند و تو چه داشتی جز بغض گرفتهای که گلوگیر نبود».
به نظر او این که مطالب وبلاگ ویرایش نشدهاند و یک فکر خام منتشر شدهاند،خود باعث جذابیت این پدیده شده است.
البته تعامل بین وبلاگها به نویسندگان همخانواده محدود نیست بلکه انتقادها و به چالش کشیدنها که گاهی تا مرز توهین هم پیش میرود، بخش ویژهای از برخی وبلاگها را تشکیل میدهد و مطابق انتظار،در مسائل سیاسی نمود بیشتری فردیتی مستقل است و از این لحاظ با وبلاگ اشتراک دارد.
اما وبلاگ ẓNimaẒ تحلیل رسانههای هگانی جهان-که ریشه ماجراجوییهای آمریکا را تنگناهای اقتصادی میداند-در سویی و نوشتههای برخی نویسندگان ایران را در سوی دیگر میگذارد و ادامه میدهد:«چرا؟چون نویسنده ایرانی نباید حسابی به کسی پس بدهد و خوانندهء کارهای خود را نکتهگیر و افشاگر نمیداند».
اغراق نیست اگر بگوییم وبلاگنویسی رفته رفته به حرفهای خاص تبدیل میشود که مخاطبان خاصی هم دارد و تعداد مخاطبان این«رسانه»در مقایسه با رسانههای پرهزینهتر(نظیر برخی مجلات و مطبوعات)بیشتر و در حال فزونی است."