خلاصة:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دین و دولت در اندیشههای نومعتزله با تأکید بر اندیشه ابوزید صورت خواهد گرفت. این پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر روش انجام توصیفی- تحلیلی میباشد. گردآوری دادهها به صورت کتابخانهای صورت میگیرد. مهمترین ابزار مورد استفاده به منظور جمعآوری اطلاعات، فیش برداری است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از دیدگاه ابوزید مفاهیمی چون توحید، عدل، عقلگرایی، دموکراسی، سکولاریسم، برابری، آزادی و سعادت بشر مفاهیمی بنیادی بوده و چنین ارزشهایی هستند که مدینه فاضله مورد نظر ابوزید را شکل میدهند. به عبارتی، با به کاربستن ارزشهای مذکور انسانها قادر به دستیابی به آرمانشهر یا اتوپیای مدرن خواهند بود. همچنین ابوزید دین را امری ضروری دانسته و اسلام را دین عقلانیت معرفی میکند که با آزادی، حقوق بشر، برابری زن و مرد و مبانی مدرنیته پیوستگی دارد. از نظر وی ایدئولوژیزدایی از اسلام امری ضروری است و در نهایت بیان میکند که اسلام با سکولاریسم سازگاری و انطباق دارد.
The present study aims to investigate the relationship between religion and government in neo-Mu'tazilite ideas with an emphasis on Abu Zayd's thought. This research is fundamental in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method. Data collection is done in the form of a library. The most important tool used to collect information is to take notes. The results of the research indicate that from Abu Zayd's point of view, concepts such as monotheism, justice, rationalism, democracy, secularism, equality, freedom and human happiness are fundamental concepts and such values form the utopia of Abu Zayd. In other words, by applying these values, human beings will be able to achieve a modern utopia or utopia. Abu Zayd also considers religion a necessity and introduces Islam as a religion of rationality that is associated with freedom, human rights, equality between men and women, and the foundations of modernity. In his view, de-ideologizing Islam is essential, and he ultimately states that Islam is compatible with secularism.
ملخص الجهاز:
com Copyright © 2010, SAIWS (Scientifc Association of Islamic World Studies).
درباره تفسير علمي ، شرايط و ضوابط آن ، ديدگاه ها و رويکردهاي متفاوتي وجود دارد که عوامل متعددي در اين اختلاف و ديدگاه ها نقش داشته است ، ولي يکي از مهم ترين عوامل عبارت است از نوع نگاه مفسران به جايگاه علوم در فهم قرآن ؛ به طوري که بين برخي نومعتزله مثل نصر حامد ابوزيد در اثر شرايط زماني و پيشرفت هاي علمي ، نگاه جديدي در تعامل با قرآن مطرح شده است ؛ نتايج تحقيق نشان داد که بايد از علوم قطعي استفاده کرد و با دور بودن از محاذير تاريخمندي قرآن و تأويلات نابجا در تفسير قرآن ، از آسيب هاي تفسير علمي به دور بود.
به طور کلي ظهور معتزله يک نهضت علمي و عقلي بزرگ در اسلام بوده است که بدست واصل بن عطا و يارانش پديد آمده و پيروان اين مدرسه در آغاز فرقه هاي ديني و اعتقادي بودند و تدريجا در مسير تاريخ اجتماعي شده و در سياست نيز وارد شدند و عقايدي را از قبيل امامت و شرايط آن و عصمت آن را بيشتر مورد بحث قرار دادند.
الف - مباني هستي شناسي اصولا معتزله به عنوان يکي از فرق کلامي اسلامي تأثيرگذار ناگزير از پاسخگويي مبسوط و منسجمي پيرامون «هستي » بوده اند، در نتيجه هستي شناسي معتزله از حوزه ي ماورالطبيعه و خدا شروع مي شود و به جزئياتي چون انسان ، جن و سحر مي رسد، که خود به چند مبنا قابل تفکيک است : - خداشناسي و صفات خدا - هستي شناسي قرآن - جهان عيني (طبيعت و جهان تجربي ) - انکار پديده هاي خردگريز (ابوزيد، ۱۳۸۷: ۱۲).