خلاصة:
مکتب ادبی رمانتیسم مکتبی بود که در اواخر قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم درآلمان؛
فرانسه و انگلیس ظهور کرد. رمانتیکهانگرشی نو به جهان هستی» طبیعت و هنر داشتند و تخیل را
به شیوهای متمایز از هنرمندان کلاسیک تعریف کردند. هنرمندان ایرانی در آغاز سدهی چهاردهم از
طریق ترجمه با این مکتب آشناشدند. شهریار از شاعرانی است که در مسیر این جریان ادبی قرار
گرفت و شعر فارسی را به رمانتیسم اروپایی در دورهی رواج آن نزدیک کرد. بر اساس آنچه ذکر
شد. در مقالهحاضرء میکوشیم تا پیشینهی این مکتب را بررسی و اصول آن را استخراج کنیم. پس از
تبیین این اصول از جمله (طبیعتگرایی» انسانگرایی» تخیل و...» مشخص میکنیم که شهریار, تا
چه اندازه تحت تاثیر الگوهای برخاسته از رمانتیسم بوده است؟
نگارنده در این مقاله کوشیده است از رهگذر تجزیه و تحلیل اشعار شهریار میزان بهرهگیری این
شاعر برجسته را از مکتب رمانتی سیزم تبیین کند. به نظر نگارنده شهریار را نمیتوان شاعری کاملا
رمانتیک دانست. رگههایی از مکتب رمانتیسم را در آثارش میتوان رد یابی کرد. رمانتیسم کمرنگ
او بیشتر جنبه فردی دارد نه اجتماعی. روی هم من بر این باورم که شهریار تا پایان عمر همچنان
شاعری کلاسیک باقی مانده است.
ملخص الجهاز:
واژگان کليدي: رمانتيسم ، رمانتيسم فردي، رمانتيسم اجتماعي، شهريار ١- عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان ، ايران ٢- کارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان ، ايران مقدمه دنياي رمانتيک ها، دنيــاي عجيبي اســت :دنياي بيــداري از رؤياهاي زيــبا، دنياي عشــــق ، تخيل ، حزن ، ناامـيدي و حـسرت ايام گـذشــته ؛دنيـاي برتري احـساس بر عقل ؛ دنـياي مضامين گناه آلود؛دنياي ســرخوردگيها؛ دنياي مرگ ، وحشت و کابوس ؛ دنياي رهايي از يونان باســتان و بازگشــت به قرون وســطي؛ دنياي آزادي در بيان و توصيف فضاهاي مه آلود؛ دنياي بازگشت به دوران بدوي و معصوميت کودکي؛ دنياي ستايش روستا و بالأخره دنياي شور، احساس ، هيجان ، عاطفه و خيال .
(ديوان ، ١٠٣٩:١٣٨٩) شهريار در شعر «يک شب خاطره »، باز هم گريزي به دوران شيرين کودکي ميزند و خاطرات خود را در يک شب رؤيايي که در روستا گذرانده ، بيان ميکند: يک شب خـــاطــره دارم از کـــوه که نديــدم دگــر آن فر و شـــکوه طفل بوديم و پر از عــشــق و اميد پشــت و روي ورق عــمر سپــيد همه جا همهمه و جوش و خـروش جمعشان جمع و سماور در جـوش (همان : ٩٢٥ -٩٢٣) اين ويژگي در «حيدر بابا سلام » نيز نمايان است .
هر چند روح شهريار ميان دنياي کلاسيک و نهضت رمانتيسم پيوسته در نوسان بود، اما من بر اين باورم که وزنه ي کلاسيک شعر او از جنبه هاي رمانتيکياش سنگين تر است .