خلاصة:
فناوریهای نوین ارتباطی با تواناییهای بالقوه در ایجاد تحول در ارتباط اجتماعی، به مهمترین عنصر تغییرات اجتماعی در عصر مدرن تبدیل گشته است. رسانههای اجتماعی توانستهاند شبکههای اجتماعی مجازی متشکل از کاربران مختلف را به وجود آورند، کاربران با فعالیتهای خود در این شبکهها میتوانند، کنش اجتماعی را مجازا بازتولید کنند. هدف این پژوهش بررسی آن دسته از کنشهای حاوی مضامین خشونتآمیز اجتماعی است و بنابر این هدف حدود3 هزار توئیت خشونتآمیز اجتماعی منتشر شده در بازهی زمانی یکساله، نیمه دوم سال 98 و نیمه اول سال 99 در شبکهی اجتماعی توئیتر به روش تماتک، تحلیل مضمون شده و اهداف و انگیزههای بازنشر خشونت اجتماعی مجازی کاربران بهدست آمد. هدف کاربران در بازنشر اعتراض-های اجتماعی خود 9 مضمون کلی را مورد مداقه خویش قرار دادهاند. کاربران با نشر اعتراضهای اجتماعی خود به مضامینی که حاوی خشونت نسبت به قانون اساسی، سرپرستی قانون اساسی، مسئولان و مدیران نظام جمهوری اسلامی، شیوهی اجرای عدالت، فعالیت رسانههای عمومی، دینداری، کنشهای مجازی در شبکههای اجتماعی مجازی و درنهایت خوانش جایگاه زن در جامعه و مطالبات زنان پرداختند.
New communication technologies with the potential to create change in social communication, has become the most important element of social change in the modern age. Social media has been able to create virtual social networks consisting of different users, users with their activities networks, can legally reproduce social action. The purpose of this study is to investigate those actions that contain socially violent themes, and therefore the purpose of about 3,000 socially violent tweets published over a period of one year, the second half of 1998 and the first half of 1999 on the network Twitter social was achieved through contact, content analysis, and the goals and motivations for republishing users' virtual social violence. The purpose of republishing their social protests is to examine 9 general themes. Users publish their social protests on topics that include violence against the constitution, the guardianship of the constitution, officials and managers of the Islamic Republic, the manner of administering justice, public media activities, religiosity, virtual actions in Virtual social networks and finally reading the position of women in society and the demands of women.
ملخص الجهاز:
برهمين اساس مسئله اصليماشناخت ويژگيهاو مضامين رويدادهايخشونت برانگيزدرشبکه اجتماعيتوئيترواينستاگرام دربازه زمانيسال ١٣٩٨الي١٣٩٩است ،بنابراين برايدستيابيبه اين هدف سعيميکنيم درابتداشيوه هاي بازنشرخشونت اجتماعيدراين شبکه هارابشناسيم ودرگام بعديبه علت وانگيزه کنشگران شبکه هاي اجتماعي دربازنشرخشونت اجتماعيشان نسبت به رويدادهاي خشونت برانگيز پيببريم .
خشم اجتماعي ١حسيقدرتمنداست که مردم رابرميانگيزاندتامتخلفان را رسواومجازات کنندودرشبکه هايمجازياين حس قدرتمندگاهيتبديل به ابرازهاي خشونت آميزميشود؛وهمان طورکه سخاوت توضيح داده :«رفتارهاي خشونت آميز به عنوان يکيازمصداق هايهنجارشکني،ممکن است به طورعمده درديگرمتغيرهاي اجتماعي وفرهنگي جامعه ريشه داشته باشندوبه صراحت نتوان رسانه هارايکي از علت هايمهم رواج آن دانست ،وليبسيارروشن است که بنابرپژوهش هايانجام گرفته ، موضوع خشونت به شدت بررسانه هايامروزسايه افکنده است واين همه نمي تواندبه دوراز هرگونه تأثيروپيامدمنفيباشدوباتوجه به حجم گسترده برنامه هاي خشونت آميز،افراد يک جامعه خواهندپنداشت که خشونت نيزميتوانديکيازراه هاي رسيدن به هدف حتي مطلوب ـباشدواين ،معناييجزکج روياجتماعيندارد؛زيرابه تعبيررابرت مرتون ، ابزارهاباهدف هاهماهنگ نيستند؛يعنيفردبرايرسيدن به يک هدف ـحتيپذيرفته و مشروع ـچه بساازابزارينابهنجاروغيرمعمول بهره ميگيرد»(سخاوت ،١٣٧٨:٥٥-٥٠).
مضامين اهداف ابراز خشونت اجتماعي کاربران در فضاي مجازي همان طورکه توصيف شداهداف کاربران ازابرازواکنش هاي خشونت آميزاجتماعي معطوف به ٩مضمون کلي است که باتحليل دوباره مضامين درشناخت انگيزه ابراز خشونت ،متوجه شديم ابرازخشونت اجتماعي درشبکه هاي مجازي ازپنج انگيزه ي احساس تبعيض وبيعدالتي،احساس محروميت وناکامي،تخليه هيجانيوخودنماييو درنهايت نيازبه حمايت اجتماعينشئت ميگيردکه اين انگيزه هابامقايسه تفاوت هاو شباهت هايمضامين استخراج شده وبه دست آمدن اشتراکات فراگيربين هرده نمونه خبريبه دست آمد.
باغوردرمضامين حاصل شده ازمحتواي توليدي کاربران شبکه هاي اجتماعي به اين نتيجه رسيديم که کاربران اگرهدف خشونت اجتماعيخودرامعطوف به سلبريتيهايهنريکه برآمده از حوزه فرهنگيهستندويامعطوف به هدايت يک نظام حکومت داريکه برآمده ازحوزه - يسياسياست ،ابرازميکنندانگيزه هايمشترکيچون احساس بي عدالتيوتبعيض آن ها راواداربه خشونت ورزيميکند.