خلاصة:
این مقاله برگرفته از پایان نامهای با همین عنوان است. هدف و سوال اصلی تحقیق حاضر، نحوه بازنمایی مرگ در آثار
سینمایی دو کارگردان مطرح ایران (فرمان آرا و کیارستمی) در دو طیف گروه روشنفکر و مردم عامی جامعه است. در این
تحقیق از تکنیک تحلیل متون، از روش نشانه شناسی رسانهای بهره گرفتهایم. بدین منظور با استفاده از نظریات سوسور،
پیرس و... به بررسی این فیلمها با روش نقد درون نگر و برون نگر پرداختیم. نشانهها در این ارتباط به صورت تک به تک
بررسی و میزان انطباق نشانههای به کار گرفته شده با جامعه فعلی سنجیده شد و تاثیر عوامل مختلف مانند (هنجارهای
جامعه، دین و ایدئولوژی حاکم بر جامعه و...) در فیلمهای انتخاب شده مورد تحلیل قرار گرفت. در پایان به این نتیجه
رسیدیم به نظر میرسد آثار مورد بحث با جامعه کنونی آنها همخوانی دارد. حتی در آثار فرمان آرا، میزان انطباق از طبقه
روشنفکر جامعه فراتر رفته و توانسته با دیگر طبقات جامعه رابطه متناسبی برقرار نماید.
ملخص الجهاز:
انسان موجودي اجتماعي است و انديشه اش در بستر جامعه شکل مي گيرد ، دين و نظامهاي معنا بخش همواره يکي از منابع اصلي براي پاسخ دادن به دغدغه هاي انسان در ارتباط با موضوع مرگ بوده اند.
اگر چه مرگ ممکن است به عنوان واقعيتي اجتناب ناپذير از زندگي درک شده باشد ، معناي مرتبط با مرگ و آيين هاي پيرامون دفن بدن مطابق با ماهيت باورهاي غالب اجتماعي ، فرهنگي و مذهبي متفاوت اند.
هدف اصلي از اين پژوهش چگونگي بازنمايي مرگ در آثار سينمايي فرمان آرا و کيارستمي و تطبيق آثار اين دو کارگردان با هم مي باشد و آيا اين نحوه بازنمايي توانسته است با طبقه اجتماعي مورد نظر کارگردان رابطه متناسبي برقرار نمايد؟ مروري بر پيشينه تحقيق پيشينه تحقيق را به طور خلاصه در داخل ايران و خارج مي توان که از منظر جامعه شناسي به اين مساله پرداخته اند مي توان به آثار ذيل اشاره نمود : مطالعات جامعه شناختي در ايران درباره ي مرگ ، انگشت شمارند .
در اين مورد مي توان به آثار ذيل اشاره نمود: راودراد و فرشباف (١٣٨٨) در مقاله اي ، با عنوان مرگ در جامعه ، تحليل آثار بهمن فرمان آرا از منظر جامعه شناختي سينما که در فصلنامه انجمن مطالعات فرهنگي و ارتباطات در شماره ١٢ مجله به چاپ رسيده است ، به تحليل ٣ فيلم آقاي فرمان آرا (خانه اي روي آب ، يک بوس کوچولو ، بوي کافور و عطر ياس ) پرداخته اند.