خلاصة:
در میان نسخههای برجای مانده از رسائل موسیقی، هویت مؤلف، تاریخ و محل تألیف برخی از آنها به درستی مشخص نیست. تألیف بیشتر این رسائل به دورۀ صفوی (۹۰۵- ۱۱۴۸ ق) منسوب است و از نظر صورت و محتوا نیز مشخصات خاصی دارند.یکی از این رسائل، که در منابع گوناگون به دورۀ صفوی منسوب شده، رسالهای است بدون عنوان از مؤلفی گمنام که پنج نسخه از آن در دست است. وجود شواهدی در این رساله انتساب آن را به دورۀ صفوی، مشکوک و حتی نادرست جلوه میدهد. از اینرو در این مقاله برای شناخت و تبیین ساختار این رسالۀ گمنام در مرحلۀ اول، نسخههای موجود مقایسه و تفاوت آنها ذکر شده است. در مرحلۀ بعد، الگوهای ساختاری، اصطلاحات و نظام مدال، متریک و ریتمیک آن را بررسی کردهایم و مقایسه آن با سایر رسائل دارای هویت و تحلیل تطبیقی مکاتب علم موسیقی، با روشهای توصیفی، تحلیلی و تطبیقی مشخص شد که این رساله شاید در دورهای تقریباً نزدیک به صفیالدین ارموی (م ۶۹۳ ق) نوشته شده باشد.
There are certain treatises among the music treatises handed down within the recent centuries whose author, date, and place of compilation are unknown. Most of them are attributed to the Safavid era (1501-1736 AD.) by specific characteristics in form and content. A treatise, attributed to the Safavid era by various sources, is an undated anonymous treatise copied in Safavid (four manuscripts) and Qajar (one manuscript) period. There are pieces of evidence in this treatise that makes its attribution to the Safavid era unreliable. Thus, in this paper, we try to determine its date and musical tradition by studying its structure and terminology; also analyzing its modal, metric, and rhythmic systems.
ملخص الجهاز:
نقد و بررسی رسالۀ در معرفت موسیقی منسوب به دورٔە صفوی : تحلیل تطبیقی در مکاتب علم موسیقی نکیسا هدایت زاده ١، اسماعیل بنی اردلان ٢، هومان اسعدی 3 (دریافت مقاله : ١٤٠٠/٠١/١٦، پذیرش نهایی: ١٤٠٠/٠٤/٠٢) چکیده در میان نسخه های برجای مانده از رسائل موسیقی ، هویت مؤلف ، تاریخ و محل تألیف برخی از آنها به درستی مشخص نیست .
در مرحلۀ بعد، الگوهای ساختاری ، اصطلاحات و نظام مدال ، متریک و ریتمیک آن را بررسی کرده ایم و مقایسه آن با سایر رسائل دارای هویت و تحلیل تطبیقی مکاتب علم موسیقی ، با روش های توصیفی ، تحلیلی و تطبیقی مشخص شد که این رساله شاید در دوره ای تقریباً نزدیک به صفی الدین ارموی (م ٦٩٣ ق) نوشته شده باشد.
Wright, the Modal System of Arab and) Persian Music, 48) عبدالقادر مراغی نیز در تقسیم بندی نظام مدال در آثار خود از دوازده مقام یا پرده ، شش آواز و بیست و چهار شعبه سخن به میان آورده است (مراغی ، جامع الاحان ، ١١١) با توجه به شواهد ذکر شده ، نظام مدال در قرن هفتم متشکل از دو دستۀ اصلی «پرده » و «آواز» با هجده موجودیت مدال بوده است که در قرن هشتم و نهم به سه دستۀ اصلی «مقام»، «آواز» و «شعبه » با چهل و دو موجودیت مدال تبدیل میشود و این نظام در آثار جامی (م ٨٧١ ق) و بنایی (م ٩١٨ ق) که آخرین رسائل مکتب منتظمیه را تحریر کردند و همچنین در رسائل دورٔە صفوی تثبیت میشود.