خلاصة:
تبیین مناسب رابطه میان ارزش ها و قواعد نظام حقوق معاهدات بویژه قاعده وفـای بـه عهـد(بنیان
اصلی این نظام حقوقی) چالش بزرگ نظام بین الملل حقوق معاهدات اسـت . زیـرا بـا توجـه بـه درج
ارزش حقوقی «عدالت » در مقررات بین المللـی (عهدنامـه ١٩٦٩ ویـن ) از یکسـو و حاکمیـت نظریـه
پوزیتویستی(مبتنی بر نظریه جدایی ارزش و قواعد) در اسناد و رویه قضایی بین المللی از سـوی دیگـر،
سنجش اعتبار قاعده وفای به عهد و تعیین حقوق و تکالیف دولت ها در روابط بین الملل را بـه معضـل
سترگی تبدیل کرده است .
بنیان این چالش به تعیین رابطه منطقی میان ارزش ها و قواعد است که تنها با بهره گیـری از آمـوزه
های قرآن کریم می توان به آن دست یافت . بر همین اساس در نوشتار حاضر بر اساس روش تحلیلـی -
تطبیقی مبنای وحیانی و مناسب در آمیختگی ارزش عدالت و قاعـده وفـای بـه عهـد در نظـام حقـوق
معاهدات تشریح و تاثیر گذاری این ارزش بر اجرای «قاعده وفای به عهد» تبیین گردیده است .
ان البیان المناسب للعلاقه بین القیم وقواعد نظام الحقوق فی المعاهدات ، وبخاصه
قاعده الوفاء بالعهد (الرکیزه الاساس لهذا النظام الحقوقی ) یعد تحدیاکبیرا امام النظام الدولی
لحقوق المعاهدات ؛ وذلک لانه مع الالتفات الی ادراج قیمه "العداله " الحقوقیه فی المقررات
الدولیه (معاهده فیینا 1969) من جهه ، وحاکمیه النظریه الوضعیه (المبتنیه علی نظریه
الانفصال بین القیم والقواعد) فی الوثايق والرویه القضايیه الدولیه من جهه اخری ، جعلت من
قیاس مدی صلاحیه قاعده الوفاء بالعهد وتعیین حقوق الدول وواجباتها فی العلاقات الدولیه ؛
معضله کبری .
ان الرکیزه فی هذا التحدی هی فی تعیین العلاقه المنطقیه بین القیم والقواعد، وهی ما لا
یمکن الوصول الیه الا من خلال الاستفاده من تعالیم القران الکریم . انطلاقا من هذا، فقد تم
فی هذه المقاله ، من خلال اعتماد المنهج التحلیلی - المقارن ، تفصیل الاساس الوحیانی
والمناسب فی اندراج قیمه العداله وقاعده الوفاء بالعهد ضمن نظام حقوق المعاهدات ، کما
تم توضیح تاثیر هذه القیمه فی اجراء "قاعده الوفاء بالعهد".
ملخص الجهاز:
عدالت در روابط بين المللي قراردادي حکومت اسلامي از منظر قرآن 1 سيد حميد جزائري (عضو هيئت علمي جامعه المصطفي العالميه ) حميد رضا طوسي (عضو هيئت علمي جامعه المصطفي العالميه ) چکيده : تبيين مناسب رابطه ميان ارزش ها و قواعد نظام حقوق معاهدات بويژه قاعده وفـاي بـه عهـد(بنيان اصلي اين نظام حقوقي) چالش بزرگ نظام بين الملل حقوق معاهدات اسـت .
زيـرا بـا توجـه بـه درج ارزش حقوقي «عدالت » در مقررات بين المللـي (عهدنامـه ١٩٦٩ ويـن ) از يکسـو و حاکميـت نظريـه پوزيتويستي(مبتني بر نظريه جدايي ارزش و قواعد) در اسناد و رويه قضايي بين المللي از سـوي ديگـر، سنجش اعتبار قاعده وفاي به عهد و تعيين حقوق و تکاليف دولت ها در روابط بين الملل را بـه معضـل سترگي تبديل کرده است .
از سوي اين ديدگاه حقوقي که ادعا دارد که تشريع قواعد «ديني» از جملـه اسـلام ، فـارغ از واقعيت هاي اجتماعي بشر و مصالح دنيوي (٢٠٠٥:٢ Evans) اسـت ، خـود بـا چـالش تفسـير مفهوم عدالت مندرج در عهدنامه ، رو برو گرديده است .
(سيد قـاري بين المللي قرادادي حکومت اسلامي سيد فاطمي پيشين : ٢٤٧، قربان نيا پيشين :٦٧) از منظر قرآن ٢- رابطه ارزش ها و قاعده حقوقي وفاي به عهد تلـاش انسـان هـا در جهـت رسـيدن بـه ارزش هـاي حقـوقي کـه بـا اخلـاق مرتبطنـد (فلسفي١٣٨٠-١٣٨١ :٨ ) زمينه را براي پيدايش بايدها و نبايدهاي عملي که منشا آنها دين و يـا عقل است را فراهم مي سازد.