خلاصة:
مکتب حله یکی از مکاتب مهم فقهی شیعه است که نزدیک به سه قرن در فاصله قرون
ششم تا هشتم مهم ترین کانون فکر دینی شیعه و نقطه ثقل آن بوده است . در مکتب مذکور
فقیهان بسیار برجسته ای از جمله ابن ادریس ، ابن زهره ، محقق حلی، علامه حلی، فخرالمحققین
و... تربیت شده اند که آثار علمی آنان حتی تا به امروز مورد مراجعه فقیهان میباشد. اوج
فعالیت های علمی مکتب حله مقارن با حمله مغول به ایران میباشد و از این روی، یکی از
مهم ترین دغدغه های سیاسی آن ، نحوه تعامل با مغولان میباشد. از طرف دیگر، تعامل
علمی شیعه و اهل سنت در این دوره هم زیاد و هم در بسیاری از موارد هم دلانه صورت
گرفته تا جایی که با مسامحه میتوان گفت نخستین اقدامات در خصوص تقریب مذاهب
در این دوره صورت گرفته است . از سوی سوم ، برخی از تحولات درونی فقه شیعه از
جمله گذار از فقه ماثور به فقه استدلالی و پرداخت سهم امام (ع ) به فقیه جامع الشرائط به
عنوان نائب امام (ع ) و مساله ی منصوب بودن او از طرف امام مطرح گردید و... که پیامدهای
سیاسی ویژه ای را در پی داشته است .
مدرسه الحله واحده من المدارس الفقهیه الشیعیه المهمه، والتی کانت ، لما یقرب من ثلاثه
قرون ، وبالتحدید بین القرنین السادس والثامن ، اهم مرکز للفکر الدینی عند الشیعه، ونقطه الثقل
عچرکبییه قاهالایت ی عندهم . فی هذه المدرسه المذکوره تربی فقهاء بارزون جدا؛ من جملتهم ابن ادریس ، ابن زهره،
المحقق الحلی، العلامه الحلی، فخر المحققین و... الذین ما زالت اثارهم العلمیه حتی یومنا هذا
مرجعا للفقهاء. ثم ان ذروه النشاطات العلمیه فی مدرسه الحله کانت مقارنه لهجوم المغول علی
ایران ، وبالتالی فقد کان احد اهم هواجسها السیاسیه کیفیه التعامل مع المغول . من جهه اخری،
کان التفاعل العلمی بین الشیعه واهل السنه کبیرا فی هذه المرحله، وقد تحقق بشکل اخوی فی
کثیر من الموارد، الی حد انه یمکن -مع شیء من التسامح - ان یقال ان الخطوات الاولی
للتقریب بین المذاهب انما کانت فی هذه المرحله. ومن جهه ثالثه، فقد طرحت بعض التحولات
الداخلیه فی الفقه الشیعی؛ ومن جملتها العبور من الفقه الماثور الی الفقه الاستدلالی، دفع سهم
الامام (ع ) للفقیه الجامع للشرايط بصفته نايب الامام (ع )، ومساله نصبه من قبل الامام ، الی غیر
ذلک من المسايل التی کان لها بالتبع نتايج سیاسیه خاصه.
الکلمات المفتاحیه: مدرسه الحله، المغول ، المجتهد الاعلم ، والتقریب بین المذاهب
ملخص الجهاز:
ابن زهره از عالمان برجسته نيمه دوم قرن ششم شيعه ، نقيب سادات حلب و معروف ترين فرد اين خاندان است مکتب حله که در ادبيات عرب ، فقه ، اصول ، کلام ، حکمت و نجوم تبحر داشته ، هرچنـد بـيش تـر آثـارش در علـم کـلام ميباشد.
هرچند گرايش به تشيع در ايـن شـهر به قبل از حکومت حمدانيان (٢٩٣ ـ ٣٩٢ هـ ق ) باز مي گردد، اما در زمان اين سلسله گسترش يافت و غلبـه کرد [ابوالمکارم سيد عزالدين حمزه بن علي (ابن زهره )، غنيه النزوع الي علمـي الاصـول و الفـروغ ، تحقيـق شيخ ابراهيم بهادري، (قم : مؤسسه الامـام الصـادق ، چ ١، ١٤١٧ هــ ق )، ج ١، ص ٦] از آن زمـان ، شـيعيان به ويژه از طريق نهاد نقابت علويان تلاش ميکردند تا قدرت سياسيشان را حفظ کرده و گسترش دهند.
١ به عنوان مثال ؛ ميتوان به تلاش هاي علمي خواجه نصيرالدين طوسي اشاره کرد که از سويي، وي در محضر قطب الدين مصري شافعي تلمذ کرده و از سويي عالمان زيادي از اهل سنت از جمله ابن فوطي حنبلي در کلاس درس وي حاضر ميشدند.
يکي از تحولات مهم در فقه مکتب حله ، از ابن ادريس گرفته تا فخرالمحققين ، مسأله اجتهاد و تقليد بوده که اصول ، مبنا و روش آن همانند سيد مرتضي و شيخ طوسي و فروعات آن ـ به ويژه فروعات ناظر به برخي مباحثي که اهل سنت از جمله فخر رازي در المحصول مطرح ميکردند(ر.