خلاصة:
با ظهور نظریات بافت بنیادی چون تحلیل انتقادی گفتمان، پیوند میان جامعه و متون ادبی اعم از شعر و نثر و بهتبع آن تأثیر و تأثر آنها بر یکدیگر کاملاً مشهود گردیده و پرواضح است این متون تحت تأثیر نظامهای ایدئولوژیک جامعه قرار دارند و بر اساس آن هویت مییابند. این جستار با روش توصیفی– تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای بر پنج روش کلی نظریه تامپسون: مشروعیت بخشی، پنهانکاری، وحدت، چندپارگی و شیء انگاری تکیه دارد به روششناسی مطالعه ایدئولوژیهای مسلط و متنازع در رمان «جسر بنات یعقوب» نوشته حسن حمید -داستانپرداز و رماننویس معاصر فلسطینی- پرداخته؛ با توجه به اینکه این رمان بیانگر مسأله مهاجرنشینی صهیونیستها میباشد و به عنوان گفتمانی ادبی، صورت نمادینی است که قابلیت بازنمود، ایدئولوژی را دارد و علاوه بر انتقال آن یکی از روشهای متنی هدفمند برای تبیین اشکال باز تولید قدرت در جهت بازنمایی معنای پنهان نیز بشمار میآید ضرورت پرداختن به آن مشخص میگردد؛ لذا پژوهش حاضر باهدف بهکارگیری راهبردهای متنی شده تامپسون در صدد آشکارسازی روابط پنهان قدرت و بازنمایی ایدئولوژیهای متن میباشد و به دنبال چرایی این موضوع است که این رمان چگونه ایدئولوژی گفتمان مسلط (صهیونیستها) را بیان میکند؛ از خلال بررسیها مشخص گردیده که رمان با خلق شخصیت یعقوب مهاجر روایتگر زندگی مهاجران یهودی از زبان خودشان است و نویسنده تلاش کرده تا عقاید و ایدئولوژیهای گفتمان سلطه را از زبان خودشان بیان کند، و نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتمان مسلط از راهبردهای عقلانیسازی، شیءانگاری، افتراق و مطلوب زدایی، نمادین سازی وحدت، طبیعیسازی و پنهانکاری برای تبیین و استمرار ایدئولوژی اشغالگری و مستعمرهسازی صهیونیستها در مناطق عربی، نژادپرستی، مادیگراییشان بهره برده و ایدئولوژی متنازع نویسنده که تأکید بر هوشیاری در ارتباط با دشمن، تکیه بر وحدت ملی و ترسیم اصالت عربی میباشد از خلال راهبرد پنهانکاری و بعضاً مطلوب زدایی تبیین و استمرار یافته است.
With the emergence of context-based theories such as critical discourse analysis, the connection between society and literary texts, including poetry and prose, and consequently their impact on each other has become quite evident and it is clear that these texts are influenced by ideological systems of society and they find their identity from it. This study used a descriptive-analytical method and document resources, and relied on five general methods of Thompson theory: legitimation, dissimulation, unification, reification and differentiation. It tried to study the dominant and conflicting ideologies in the novel Jesr Banat Yaghoub written by Hassan Hamid. Given that this novel addresses the issue of Zionist immigration and as a literary discourse, it is a symbolic form that can represent ideology, and is also one of the purposeful textual methods to explain the forms of reproduction of power to represent the hidden meaning, the present study, by applying Thompson's textual strategies, sought to reveal the hidden power relations and representations of the ideologies of the text, and to explain how this novel expresses the ideology of the dominant discourse (the Zionists). It was shown that the novel, by creating the immigrant character of Yaghoub, narrates the lives of Jewish immigrants in their own language. The author has tried to express the ideas and ideologies of the dominant discourse in their own language. Results show that the dominant discourse uses rationalization, objectification, differentiation and desegregation, unification, naturalization, and secrecy to explain the ideology of the occupation and colonization of the Zionists in the Arab regions, and to show their racism and materialism. Moreover, the author's ideology that emphasizes communication with the enemy, the reliance on national unity, and the depiction of Arab originality has been explained and continued through a strategy of secrecy and sometimes deidealization
ملخص الجهاز:
اين جستار با روش توصيفي– تحليلي و استفاده از منابع کتابخانه اي بر پنج روش کلي نظريه تامپسون : مشروعيت بخشي، پنهان کاري ، وحدت ، چندپارگي و شيء انگاري تکيه دارد به روش شناسي مطالعه ايدئولوژيهاي مسلط و متنازع در رمان «جسر بنات يعقوب » نوشته حسن حميد -داستان پرداز و رمان نويس معاصر فلسطيني- پرداخته ؛ با توجه به اينکه اين رمان بيانگر مسأله مهاجرنشيني صهيونيست ها ميباشد و به عنوان گفتماني ادبي، صورت نماديني است که قابليت بازنمود، ايدئولوژي را دارد و علاوه بر انتقال آن يکي از روش هاي متني هدفمند براي تبيين اشکال باز توليد قدرت در جهت بازنمايي معناي پنهان نيز بشمار ميآيد ضرورت پرداختن به آن مشخص ميگردد؛ لذا پژوهش حاضر باهدف به کارگيري راهبردهاي متني شده تامپسون در صدد آشکارسازي روابط پنهان قدرت و بازنمايي ايدئولوژيهاي متن ميباشد و به دنبال چرايي اين موضوع است که اين رمان چگونه ايدئولوژي گفتمان مسلط (صهيونيست ها) را بيان ميکند؛ از خلال بررسي ها مشخص گرديده که رمان با خلق شخصيت يعقوب مهاجر روايتگر زندگي مهاجران يهودي از زبان خودشان است و نويسنده تلاش کرده تا عقايد و ايدئولوژيهاي گفتمان سلطه را از زبان خودشان بيان کند، و نتايج پژوهش حاکي از آن است که گفتمان مسلط از راهبردهاي عقلانيسازي، شيءانگاري، افتراق و مطلوب زدايي، نمادين سازي وحدت ، طبيعيسازي و پنهان کاري براي تبيين و استمرار ايدئولوژي اشغالگري و مستعمره - سازي صهيونيست ها در مناطق عربي، نژادپرستي ، مادي گراييشان بهره برده و ايدئولوژي متنازع نويسنده که تأکيد بر هوشياري در ارتباط با دشمن ، تکيه بر وحدت ملي و ترسيم اصالت عربي مي باشد از خلال راهبرد پنهان کاري و بعضاً مطلوب زدايي تبيين و استمرار يافته است .