خلاصة:
مواد 1121 الی 1126 قانون مدنی به بیان عیوب مجوزه فسخ نکاح و قواعد مربوط به آن میپردازد. در این مواد، بجای ارائه ضوابطی جهت فسخ نکاح، به احصاء مصادیقی از بیماریهای جسمی و مقاربتی موجود در عصر تشریع پرداخته که بروز آنها تجویزکننده فسخ نکاح برای طرف دیگر عقد است. بروز بیماریهایی بعد از عصر تشریع که با شدت، خطورات و پیامدهای دردناک بیشتر برای بیمار و نفرتبرانگیزتر و انزجارآورتر برای همسر بیمار همراه بود باعث ایجاد این سوال شد که وقتی شارع اجازه فسخ نکاح را در بیماریهای ابتدایی موجود در عصر تشریع داده است، آیا نسبت به بیماریهای نوپدیدی که از طرفی برای بیمار پرمخاطرهتر و صعبالعلاجتر بوده و از طرف دیگر برای همسر بیمار نفرتبرانگیزتر و منزجرکنندهتر از بیماریها و عیوب عصر تشریع است اجازه فسخ نمیدهد؟
در راستای پاسخ به این سوال، طرح اصلاح موادی از قانون مدنی در تیرماه ۱۳۹۸ در مجلس شورای اسلامی مطرح شد و علیرغم طرح اولیه در کمیسیون قضایی و حقوقی، کمیسیون بهداشت و درمان و کمیسیون فرهنگی، از سوی تدوینکنندگان آن بصورت جدی برای تصویب طرح پیگیری نشد. گرچه ایراداتی بر مواد این طرح وارد است، لکن فکر اولیه این طرح که ارائه ضوابطی جهت فسخ نکاح میباشد به لحاظ فقهی میتواند مورد تایید قرار گیرد و به همین دلیل احیای این طرح قانونی ضرورت دارد. میتوان ضوابطی منضبط از ادله روایی اصطیاد کرد تا با تنقیح مناط از آنها مشروعیت حق فسخ نکاح در بیماریهای نوظهور و نفرتبرانگیز مقاربتی را مورد تایید قرار داد. مقاله پیش رو درصدد تنقیح ضوابط مزبور از ادله روایی و تطبیق آنها با ضوابط مطروحه در طرح قانونی سال 1398 میباشد.
Articles 1121 to 1126 of the Civil Code discuss the defects by which the permission to dissolve the marriage contract is issued and state the related rules. In these articles, instead of providing criteria for termination of marriage, the cases of physical disorders and sexually transmitted diseases that have existed at the time of legislation and their occurrence has been the major reason to prescribe the dissolution of marriage for the other party to the contract have been enlisted. The emergence of some new diseases after the legislative age, being associated with more severity, dangers and painful consequences for the patient and more disgusting for the patient's spouse, raised the question that when the legislator has allowed the dissolution of marriage contract in the primary diseases of the legislative age, why should not it allow the termination of marriage in case of the newly-emerged diseases which on the one hand are riskier and incurable for the patient and on the other hand more disgusting for the patient's spouse than the diseases and defects of the age of legislation? In order to answer this question, a proposal to amend articles of the Civil Code was submitted to the Islamic Consultative Assembly in Tir 1398 S.H. (July 2009 AD), and despite the initial actions followed by the proposal in the Judiciary and Legal, Health, and Cultural Commissions, it was not seriously pursued to be approved by its drafters. The present study seeks to expurgate the above criteria from the validity evidence and adapt them to the criteria proposed in the 1398 legal draft.
ملخص الجهاز:
بروز بیماریهایی بعد از عصر تشریع که با شدت، خطورات و پیامدهای دردناک بیشتر برای بیمار و نفرتبرانگیزتر و انزجارآورتر برای همسر بیمار همراه بود باعث ایجاد این سوال شد که وقتی شارع اجازه فسخ نکاح را در بیماریهای ابتدایی موجود در عصر تشریع داده است، آیا نسبت به بیماریهای نوپدیدی که از طرفی برای بیمار پرمخاطرهتر و صعبالعلاجتر بوده و از طرف دیگر برای همسر بیمار نفرتبرانگیزتر و منزجرکنندهتر از بیماریها و عیوب عصر تشریع است اجازه فسخ نمی دهد؟ در راستای پاسخ به این سوال، طرح اصلاح موادی از قانون مدنی در تیرماه ۱۳۹۸ در مجلس شورای اسلامی مطرح شد و علیرغم طرح اولیه در کمیسیون قضایی و حقوقی، کمیسیون بهداشت و درمان و کمیسیون فرهنگی، از سوی تدوینکنندگان آن بصورت جدی برای تصویب طرح پیگیری نشد.
از این رو باید این مساله مورد بررسی قرار گیرد که آیا اساساً عیوب و بیماریهای مجوزه فسخ نکاح محدود و منحصر به همان چند عیب و بیماری معنوان و منصوص هستند، و یا آنکه زمینه برای تسری و تعمیم این عیوب و بیماریها به برخی دیگر از عیوب و بیماریها وجود دارد؟ در واقع آیا عیوب و بیماریهای مجوزه فسخ نکاح در ادله روایی و فقهی و در مواد قانونی بگونهای احصاء شدهاند که خود آن عیوب و بیماریها از خصوصیت ویژهای برخوردارند که امکان افزایش تعداد آنها وجود ندارد، و یا آنکه در این ادله تعدادی از مصادیق عیوب و بیماریهای موجود در عصر تشریع بصورت تمثیلی ارائه شدهاند و خصوصیت ویژهای در این مصادیق وجود ندارد.