خلاصة:
از دیدگاه برنامهریزی روستایی، ایجاد سلسله مراتب و مراکز بهینه روستایی، "تمرکز غیرمتمرکز" از کانونهای رشد و "تمرکز متمرکز" از نابرابری بین مناطق پیشگیری میکند. بیتوجهی به آثار خط مشیهای اقتصادی، آثار فضایی ناخواستهایی را بهدنبال داشته که عدم تعادل در توزیع امکانات و گرایش به تمرکز را باعث شده است. تحولات اقتصادی و اجتماعی، روابط شهر و روستا را متنوع و روابط متقابل آنها را تغییر میدهد. دیدگاههای اولیه، نقش مراکز شهری جدید را در توسعه روستایی در الگوهای مدرن دانسته و مدرنسازی را به سکونتگاههای روستایی تراوش میکنند. جذب سرمایهگذاریها، جریانات ارتباطی و غیره به نوشهرها، اراضی زراعی و باغی را از اقتصاد خارج و مورد طمع شهرنشینان میسازد که تغییرات بهوجود آمده، سازمان فضایی جدیدی تشکیل میدهد. تغییرات در این سازمانیابی، نباید چشماندازهای جدید غیرروستایی را باعث شود. در تقابل دو سویه شهرها و روستاها، تمرکز غیرمتمرکز ایجاد شده، منجر به پایداری، توزیع جمعیت در گرهها و غیره میشود. سازمان فضاییـ کالبدی روستا از لحاظ طبیعی قلمروی مشخص دارد و آمیختگی فرم، فضا و فعالیتهای روستایی را در خود دارد. در این مقاله شهر ملکآباد هدف بوده و اطلاعات، کتابخانهای و پرسشنامهای و ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی دارد. پرسشنامه لیکرتی و هر گویه با میانگین و انحراف معیار و سطح معناداریش در آزمون کیدو بررسی میشود. برای تحلیل دادهها از آزمونهای آماری استفاده شده، براساس آزمون کروسکالـوالیس دادهها با حجم نمونه کمتر از 30 به نتایج ناپارامتری میرسد. در آزمون کلموگرافـاسمیرنوف، حجم نمونههای کمتر از 30 به حد نرمال میرسند و برای اثبات، فرضیه صفر تعریف میشود. در نظریه ایجاد شهرهای جدید، توسعه گرهها مورد تردید است. در نتیجه ایجاد شهرکها و حیات و توسعه روستاها به ارزش افزوده بخش کشاورزی و چشماندازهای طبیعی در جمعیتپذیری روستاها با ایجاد خانههای دوم، بستگی دارد که در همه جا کلیت نداشته داشت.