خلاصة:
چکیده هدف این پژوهش طراحی الگوی نظام آموزشی مبتنی بر توسعه نگرش کارآفرینانه هنرآموزان هنرستانهای شهر تهران بود و این سوال را مطرح کرد که چه عواملی در طراحی الگوی نظام آموزشی مبتنی بر توسعه نگرش کارآفرینانه اثر دارد؟.بنابراین روش این تحقیق از نظر هدف کاربردی است وبه روش اکتشافی انجام شده است در این پژوهش نحوه گردآوری داده ها به روش آمیخته (کیفی-کمی) استفاده شد وابزار گردآوری داده ها مصاحبه با خبرگان باانجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته وپرسشنامه می باشد جامعه آماری(دربخش کیفی) شامل24 نفر از اساتید خبره و متخصصان این حوزه بودند. (در بخش کمی) جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران، معاونین ومربیان هنرستانهای شهر تهران است که تعداد 1480 نفر بوده است. نمونه آماری نیز با توجه فرمول کوکران انتخاب شد که بر این اساس تعداد 305 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدهاند. دراین پژوهش تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده ،به دو روش توصیفی واستنباطی از طریق نرم افزار SPSS Smart PLS و,انجام شد .نتایج پژوهش نشان داد مولفههای: آموزش کارآفرینانه، روحیه کارآفرینی (ویژگیهای روانشناختی هنرجویان)، مشاوره تحصیلی و شغلی، سبک رهبری و مدیریت هنرستانها، ارتباط با صنعت و تجارت، محتوای آموزش کارآفرینی، توسعه مهارتهای کارآفرینی در فراگیران، فضا و تجهیزات آموزشی، و در نهایت روشهای آموزش کارآفرینی؛ به عنوان مولفهها و شاخصهای نظام آموزشی مبتنی بر توسعه نگرش کارآفرینانه هنرآموزان هنرستانهای شهر تهران مورد تائید قرار گرفت و آزمون های برازش الگو ، نشان از اعتبار الگو داشت .کلمات کلیدی: نظام آموزشی، نگرش کارآفرینانه، توسعه نگرش کارآفرینانه
The purpose of this research was to design an educational system model based on the development of entrepreneurial attitude of art students in conservatories in Tehran and raised the question, what factors are effective in designing an educational system model based on the development of entrepreneurial attitude? Therefore, the method of this research is practical in terms of its purpose and An exploratory method has been carried out in this research, the method of data collection is a mixed method (qualitative-quantitative) and the data collection tool is interviews with experts by conducting semi-structured interviews and questionnaires. The statistical population (in the qualitative section) includes 24 expert professors and specialists. This was the field. (in the quantitative part) the statistical population of the research includes all managers, assistants and teachers of conservatories in Tehran which was 1480 people. The statistical sample was also selected according to Cochran's formula, based on which 305 people were selected as a sample. In this research, the analysis of the collected data was done in two descriptive and inferential methods through SPSS Smart PLS software. The results of the research showed the components: entrepreneurial education, entrepreneurial spirit (psychological characteristics of students), academic and career counseling, style Leadership and management of conservatories, communication with industry and business, content of entrepreneurship education, development of entrepreneurship skills in learners, educational space and equipment, and finally entrepreneurship education methods; T
ملخص الجهاز:
نتايج پژوهش نشان داد مولفه هاي: آموزش کارآفرينانه ، روحيه کارآفريني (ويژگيهاي روانشناختي هنرجويان )، مشاوره تحصيلي و شغلي، سبک رهبري و مديريت هنرستان ها، ارتباط با صنعت و تجارت ، محتواي آموزش کارآفريني، توسعه مهارت هاي کارآفريني در فراگيران ، فضا و تجهيزات آموزشي، و در نهايت روش هاي آموزش کارآفريني؛ به عنوان مولفه ها و شاخص هاي نظام آموزشي مبتني بر توسعه نگرش کارآفرينانه هنرآموزان هنرستان هاي شهر تهران مورد تائيد قرار گرفت و آزمون هاي برازش الگو ، نشان از اعتبار الگو داشت .
شايان ذکر است که با استفاده از رويکرد گرانددتئوري و استفاده از نرم افزارMAXQDA به سوالات پاسخ داده شددر نهايت براساس نظر صاحبنظران و خبرگان مولفه هاي : آموزش کارآفرينانه ، روحيه کارآفريني (ويژگيهاي روانشناختي هنرجويان )، مشاوره تحصيلي و شغلي، سبک رهبري و مديريت هنرستان ها، ارتباط با صنعت و تجارت ، محتواي آموزش کارآفريني، توسعه مهارت هاي کارآفريني در فراگيران ، فضا و تجهيزات آموزشي، و در نهايت روش هاي آموزش کارآفريني به عنوان مولفه ها وشاخص هاي نظام آموزشي مبتني بر توسعه نگرش کارآفرينانه هنرآموزان شهر تهران مورد تاييد قرار گرفت ادامه الگوي تحليل عاملي شاخص هاي تعيين الگوي نظام آموزشي مبتني بر توسعه نگرش کارآفرينانه هنرآموزان هنرستان هاي شهر تهران ارائه شده است .
اين عوامل عبارتند از: اولويت اول : توسعه مهارت هاي کارآفريني در فراگيران ، اولويت دوم : سبک رهبري و مديريت هنرستان ها، اولويت سوم : ارتباط با صنعت و تجارت ، اولويت چهارم : مشاوره تحصيلي و شغلي ، اولويت پنجم : محتواي آموزش کارآفريني ، اولويت ششم : روحيه کارآفريني (ويژگي هاي روانشناختي هنرجويان ).