خلاصة:
ریسک عبارت است از هر چیزی که حال یا آینده دارایی یا توان کسب درآمد شرکت ، موسسه یا سازمانی را تهدید کند. ریسک بخش جداییناپذیر از تمامی فعالیت های تجاری است و مدیریت اثربخش آن ، نه تنها در رابطه با پیشگیری از مشکلات مالی به شرکت کمک میکند، بلکه فرآیند تصمیم گیری را نیز بهبود میبخشد. یکی از عوامل موثر بر ریسک شرکت ، قدرت مدیران می باشد. مدیران نقش اساسی در پیشبرد اهداف سازمان دارند. بدون شک قدرت یکی از راه هایی است که با آن مدیر میتواند در رفتار پیروان خود نفوذ کند. به عبارتی، قدرت ویژگی اساسی نقش یک مدیر بوده و زمینه اثربخشی او را در سازمان فراهم میسازد. طبق نظریه نمایندگی، بین سهامداران و مدیران تضاد منافع وجود دارد. سهامداران ریسک بالاتری را ترجیح میدهند چراکه در صورت عملکرد خوب پروژه های ریسک پذیر، بازده مطلوبی را دریافت و در صورت عدم موفقیت ، با ضرر محدودی مواجه میشوند. این در حالی است که مدیران ریسک گریز هستند، چراکه ثروت مالی آن ها به شرکت گره خورده است . رقابت در بازار محصول یک نافذ قدرتمند برای غلبه بر مشکل نمایندگی بین سهامداران و مدیران است و سبب تلاش بیشتر و بالا رفتن انگیزه ریسک پذیری مدیران میشود. مدیریت قوی در رقابت سخت بازار محصول ، باعث بهبود عملکرد مالی و گرفتن بهترین تصمیمات برای آینده میشود. ازآنجاکه حاشیه سود در بازارهای رقابتی کم است ، رقابت در بازار ممکن است مدیرعامل قدرتمند را وادار کند که با اتخاذ تصمیمات پرریسک سبب افزایش ریسک شرکت شوند. در این پژوهش به بررسی تاثیر رقابت در بازار بر رابطه بین قدرت مدیرعامل و ریسک شرکت ها پرداخته میشود. در همین راستا نمونه ای مشتمل بر ١٢٤ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی ١٣٩٦ـ١٣٩١ انتخاب و مورد آزمون قرار گرفت . به همین منظور، برای اندازه گیری ریسک شرکت ها از ریسک غیرسیستماتیک (انحراف معیار خطای مدل بازار)، قدرت مدیرعامل از معیار دوره تصدی مدیرعامل و رقابت در بازار محصول از شاخص هرفیندال ـ هیرشمن استفاده شده است . نتایج این پژوهش نشان دهنده آن است که قدرت مدیرعامل عامل بر ریسک شرکت ها تاثیر مثبت و معناداری دارد، بدین معنی که افزایش ریسک قدرت مدیرعامل باعث افزایش ریسک شرکت ها خواهد شد و رقابت در بازار محصول بر رابطه بین قدرت مدیرعامل و ریسک شرکت ها تاثیر مثبت و معناداری دارد.
Risk is anything that threatens the present or future of an enterprise, institution, or organization. Risk is an integral part of all business activities, and its effective management not only helps the company prevent financial problems, but also improves the decision-making process. One of the factors influencing company risk is the power of managers. Managers play a key role in advancing the goals of the organization. Undoubtedly, power is one of the ways in which a manager can influence the behavior of her followers. In other words, power is an essential feature of a manager's role and provides the basis for her effectiveness in the organization. According to agency theory, there is a conflict of interest between shareholders and managers. Shareholders prefer higher risk because, if the risky projects perform well, they will receive a good return and, if unsuccessful, will face limited losses. However, managers are risk averse because their financial wealth is tied to the company. Competition in the product market is a powerful penetrator for overcoming the problem of agency between shareholders and managers and increases the effort and motivation of managers to take risks. Strong management in the tough competition of the product market improves financial performance and makes the best decisions for the future. Because the profit margin in competitive markets is low, competition in the market may force a strong CEO to take a risk-taking decision by taking risky decisions. This study examines the impact of competition in the market on the relationship between CEO power and corporate risk. For this purpose, a sample of 124 companies listed on the Tehran Stock Exchange during the period 2012-2017 was selected and tested. For this purpose, to measure the risk of companies, non-systematic risk (standard deviation of market model error), power of the CEO, the standard of the CEO's tenure and competition in the product market, Herfindal-Hirschman index have been used. The results of this study indicate that the power of the CEO has a positive and significant effect on the risk of companies, which means that increasing the risk of the CEO will increase the risk of companies and competition in the product market has a Positive and significant effect on the relationship between CEO power and company risk.
ملخص الجهاز:
از منظر ديگر، بر اساس مطالعات مبتني بر تصميم گيري رفتاري، ساندر و همکاران (٢٠٠٣)، اندرسون و گالينسکي (٢٠٠٦)، همبريک (٢٠٠٧) و هيرشليفر و همکاران (٢٠١٢) معتقد هستند که مديران توانا نسبت به نتايج تصميمات خود خوشبين هستند، لذا، اين خصوصيت سبب افزايش اطمينان بيش ازحد و افزايش سرمايه گذاري در پروژه هاي ريسک پذير ميشود.
از منظر ديگر، بر اساس مطالعات مبتني بر تصميم گيري رفتاري، ساندر و همکاران (٢٠٠٣)، اندرسون و گالينسکي (٢٠٠٦)، همبريک (٢٠٠٧) و هيرشليفر و همکاران (٢٠١٢) معتقد است که مديران توانا نسبت به نتايج تصميمات خود خوشبين هستند، لذا، اين خصوصيت سبب افزايش اطمينان بيش از حد و افزايش سرمايه گذاري در پروژه هاي ريسک پذير ميشود.
اکبري و همکاران (١٣٩٨) در مطالعه خود تأثير رقابت در بازار محصول بر عملکرد مالي با تعديل کنندگري کيفيت افشاي اطلاعات ، شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسي قرار دادند.
نتايج حاصل از آزمون فرضيه هاي اين پژوهش حاکي از اين است که بين قدرت مديرعامل با عملکرد بازار و عملکرد مالي (بازده حقوق صاحبان سهام ) رابطه معکوس معناداري وجود دارد.
يافته هاي حاصل از آزمون فرضيه دوم بيانگر اين است که رابطه مثبت و معناداري بين قدرت مديرعامل و ريسک شرکت ها و نقش تعديل کنندگي رقابت بازار محصول برقرار است .
(2005), Powerful CEOs and their impact on corporate performance, Review of Financial Studies, 18 (4), 1403- 1432.
& Chen, C, (2015), "Managerial Overconfidence and Bank Risk Taking: A CrossCountry Analysis", European Financial Management Association, 2015 Annual Meetings, PP.