خلاصة:
در پژوهش پیشِ رو، پیکرهنگاریِ مجموعۀ 25 سفالینۀ نیشابور در سدههای سوم و چهارم هجری/نهم و دهم میلادی که 38 پیکرۀ انسانی بر آن تصویر شده است، از منظر صوری و معنایی بررسی شدهاند. این کار به هدف بررسی و شناسایی جایگاه این آثار در تاریخ هنرهای تصویری ایران انجام شده است. در پیکرهنگارههای سفالنگارههای نیشابور، به ترتیب شمار پیکرههای نشستۀ چهارزانو، ایستاده و سوار بیش از دیگر حالتهاست و دو حالت نشسته بر تخت و حالت پیکرۀ در حال کنش یا کنشگر کمترین شمار را دارند. تناسبات انسانی نیز در پیکرههای نشستۀ چهارزانو و سوار بر اسب نزدیک و بزرگتر از طبیعی است که نشان از اهمیت و جایگاه شخصیتهایی که در این حالت تصویر میشوند، دارد. این در حالی است که در حالتهای دیگر، پیکرهها کوتاهتر و در برخی موارد کاملاً کوتوله تصویر میشوند که با توجه به پرسپکتیو مقامی در هنر ایران کاملاً معنادار مینماید. در بررسی روش ترسیمی با توجه به فراوانی تمامرخنمایی و پیشینۀ آن در هنر ایران که از آنِ شخصیتهای مهم و والاجایگاه بوده است، نشاندهندۀ اهمیت شخصیتهای فرضی یا دیدگاه هنرمندان آن بوده و یافتههای پیشین دربارۀ تناسبات را تأیید میکند. از نظر جنسیتپردازی نیز باید گفت اشاره کرد که نمیتوان دربارۀ جنسیت پیکرهها، استناد قطعی جز در دو یا سه مورد نمایش ویژگیهای جنسیتی داشت و بررسی همپارتیان و خزایی دراینباره چندان راهگشا نیست. در ادامه در شناسایی و بررسی نشانههای تصویری ازجمله پوشش رداگونه، منگولۀ آویزان اسبها، جام یا قدح یا صراحی در دستان پیکرهها، ساقۀ گل در این سفالنگارهها و رابطۀ معنایی آن با هنر ایران باستان و صدر اسلام پرداخته شده است. جام، ساقۀ گل و حالت دست پیکرهها در گرفتن آن نمادی از بیوَر فرّه (دههزار فرّ یا فرّۀ بسیار)، پوشش رداگونه بر مفهوم فرهمندی و پیروزی و منگولۀ آویزان اسبها نیز بر فرهمندی و پیروزی یا تبار باشکوه خانوادگی در پیوند با شهریار اشاره دارد؛ بدینگونه درونمایههای اصلی این سفالنگارهها رزم، بزم، شهریار و درباریان، قهرمان/پهلوان است. در مجموع در این سفالنگارهها بسیاری از درونمایههای هنر ایران باستان، بهویژه ساسانی، دیده میشود بنابراین سفالنگارههای نیشابور نشاندهندۀ تداومی در درونمایههای هنری و پیکرهنگاری ایران در سدههای سوم و چهارم هجری است.
dy, 25 samples of Nishapur pottery from 9th and 10th Centuries AD with 38 human figures depicted on them have been investigated in terms of form and content. This study aims to examine the figural representations on buff wares in order to pinpoint its position in the history of Iranian pictorial arts. First of all, an initial classification of the themes and posture of body and formal proportions was performed. In reviewing the method of drawing, with regard to the greater number of figures depicted frontal aspects, significance of the depicted characters or worldviews of their artists was demonstrated. In terms of gender, it should also be mentioned that it is not possible to estimate the sex of the figures except in two or three cases. In an Iconographic study on these artworks, presence of elements such as capelike collar, flying tassels and holding flowers stems and goblet in hands of figures on these ceramics indicate a significant relationship with the art of ancient Persia and early Islam. The goblets or cups, flowers and the hand modes of the figures symbolize 10 thousand Farr(Aura)s; the capelike collar refer to concept of triumph ,and the flying tassel refer to the magnificent family of the character. All in all, the main theme of the decorations are fight, Feast, Prince and his court and Hero. Altogether, these decorations representing the meaningful elements of ancient Iran, as mentioned above, indicate the continuity of themes with a centrality of perfection and victory. So, we can see continuity in themes and figural representation in Iran art through the 9 th and 10 th centuries.