خلاصة:
آداب و فرهنگ ایرانی و زبان فارسی به همراه جلوه های بارز تمدن ملت ایران از راه های گوناگون و در زمینه های متنوع بر فرهنگ و زبان عربی تأثیر گذارده است و موجبات پیشرفت و تعالی اعراب را در گستره ی حکومت و سیاست فرهنگ و ادب و علوم و فنون فراهم آورده است. سوال محوری پژوهش حاضر آن است که امویان چه تاثیری از فرهنگ و تمدن ایران پذیرفته اند؟ فرضیه مطرح شده آن است که اعراب و بخصوص امویان در حوزه مملکت داری و سنت های اجتماعی و فرهنگی بیشترین تاثیرپذیری را از فرهنگ و تمدن ایران داشته اند. نوشتار حاضر با رویکرد تفسیری-کیفی، شاخص های تاثیر پذیری امویان از فرهنگ و تمدن ایران در برخی از ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را نشان خواهد داد. همچنان از نظر سبک زندگی هم میتواند با بیان جنبه های مثبت و متعالی حیات اجتماعی ایرانی اسلامی، الگوی مناسبی در اختیار مخاطبان قرار دهد.
Iranian customs and culture and the Persian language, along with the prominent manifestations of the Iranian nation's civilization, have influenced the Arabic culture and language in various ways and in various fields, and have led to the progress and excellence of the Arabs in government, politics, culture, literature and science. And provided techniques. The central question of the present study is what effect have the Umayyads received from Iranian culture and civilization? The hypothesis is that the Arabs, especially the Umayyads, have been most influenced by Iranian culture and civilization in the field of statehood and social and cultural traditions. The present article, with a descriptive and analytical approach, will show the indicators of the Umayyads' influence on Iranian culture and civilization in some political, social and cultural dimensions. In terms of lifestyle, it can also provide a suitable model for the audience by expressing the positive and sublime aspects of Iranian-Islamic social life.
ملخص الجهاز:
در آغاز کتاب «التاج » منسوب به «جاحظ » آمده است :«سزاوار اين است که از پادشاهان ايران شروع کنيم ، زيرا در اين عادات و آيين ها پيش قدم و مقدم بوده اند و ما آيين و قوانين کشور و کشورداري و ترتيب دادن طبقات ويژگان و خواص و ساير طبقات عامه را از آنها گرفته و سياستمداري و مردم داري و مخصوص نمودن هر طبقه اي را به آنچه لايق و درخور آن است ، ازآنان آموخته ايم »(جاحظ ، ٦٥:١٣٠٨) همچنين در تاريخ «أبوالفدا» درباره ي برتري شاهان ايراني مي خوانيم که :«شاهان ايران در نزد جهانيان ، بزرگ ترين شاهان گيتي شمرده مي شوند ايشان را خرد بسيار و فکر و هوش بلند بود و در آيين شاهي هيچ يک از شاهان جهان به پاي ايشان نمي رسيد»(تاريخ ابوالفدا، .
در اثرارتباطات ميان ايرانيان و اعراب از سال هاي نخستين اسلام ، برخي لباس هاي ايراني حتي با نام فارسي آن در بين اعراب رواج داشته است ، از لباس هايي که نام فارسي داشته اند و در حجاز معروف بوده است ، «مسئقه » است ، مي گويند حضرت رسول (ص ) مستفه اي داشته و عمر خليفه ي دوم نيز در هنگام نماز مستقه اي بر دوش مي افکنده است .
(224 عرب هاي قبل از اسلام با درهم و دينار ايران و روم معامله مي کردند، دينار ايراني از طلا بود و روي آن نام و صورت پادشاهي که آن را سکه زده بود، نقش مي شد و يک مققال وزن داشت (زيدان ، همان : ١٢٥/٢).