خلاصة:
نوشتار پیش رو درپی پاسخ بدین پرسش اساسی است که چگونه گسترش بنیادهای مادی دولت مدرن در ایران سبب شدند که برای نخستین بار سیاست و دولت ایران در مسیر عقلانیت قرار گیرند. برای پاسخ بدین پرسش از نظریة عقلانی شدن ماکس وبر و روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. این نظریه به چهار مؤلّفه اساسی برای عقلانی شدن سیاست و دولت اشاره می کند. این مؤلّفه ها عبارتاند از اقتصاد سرمایهداری، دولت مدرن مطلقه، بوروکراسی مدرن و نظام حقوقی صوری. با کاربست این مؤلّفه ها درمی یابیم که نظام دولت ها در ایران تا آستانه تجدّد غیر عقلانی بوده و قدرت در آنها به وسیله اشخاص اعمال میگردیده و مقید به هیچ قرارداد، سازمان و سلسله مراتب نبوده است. درواقع قدرت براساس مصلحت شخصی و معیارهای احساسی و منفعتی تحقّق مییافته است. نکتة مهم این است که ضرورت عقلانی شدن سیاست و دولت ایران از هنگامی پدیدار شد که روند نوسازی در ایران برای اخذ تمدّن جدید و هماهنگی با سیر تحوّلات دنیای مدرن به وسیله نخبگانی از درون دستگاه حکومتی آغاز گردید تا از این راه انتظامی در کشور شکل گیرد که در راستای جبران عقبماندگی آن نسبت به غرب باشد. بر این اساس است که میتوان گفت نتایج تمدّن غرب، الگوهای معقول ساز سیاست و دولت ایران بودهاند که خود نیز بخشی از فرایند کلی تجدد هستند. با توجّه به مطالب مورد اشاره میتوان مطرح ساخت که سیاست و دولت ایران هنگامی میتواند عقلانی شود که مؤلّفههای عقلانیشدن صورتبندی حقیقی خود را در سپهر سیاست ایران یافته و زمینه گذار سیاست و دولت ایران از صورتبندی استبدادی و خودکامه را فراهم سازد.
This article seeks to answer the basic question of how the expansion of the material foundations of the modern state in Iran caused Iran's politics and government to be on the path of rationality for the first time. To answer this question, Max Weber's rationalization theory and descriptive-analytical method have been used. This theory indicated four basic components for the rationalization of politics and government. These components include capitalist economy, modern absolutist government, modern bureaucracy and formal legal system. By applying these components, we found that the government system in Iran was irrational until the renewal, and power was exercised by individuals and was not bound by any contract, organization, or hierarchy. In fact, the power was formed based on personal expediency and profitability and emotional norms. The salient point here is that the necessity of rationalizing Iran's politics and government emerged when the process of modernization in Iran was started by elites from within the government system to obtain a new civilization and harmonize with the evolution of the modern world to establish order in the country which was in line with compensating its backwardness compared to the west. According to this fact it can be said the patterns of the rationalization of Iran's politics and government which are also part of the overall process of modernization. According to the mentioned materials, it can be suggested that Iran's politics and government can become rational when it finds the rationalization components of its real formulation in the sphere of Iranian politics and provides the basis for the transition of Iran's politics and government from autocratic and despotic formulation.
ملخص الجهاز:
نکتۀ مهم اين است که ضرورت عقلانـيشـدن سياسـت و دولت ايران از هنگامي پديدار شد که روند نوسازي در ايران براي اخـذ تمـدن جديـد و همـاهنگي بـا سـير تحولات دنياي مدرن به وسيلۀ نخبگاني از درون دستگاه حکومتي آغاز گرديد تا از اين راه انتظـامي در کشـور شکل گيرد که در راستاي جبران عقب ماندگي آن نسبت به غرب باشد.
نهادهـاي برآمـده از ايـن انقلاب که مهم ترين آن ها قانون اساسي و مجلس شوراي ملي بود توانسـتند بـه عنـوان مبـين قدرت جامعـه و تحـت عنـوان مجلـس اول و دوم بـا از ميـان برداشـتن نظـام تيولـداري و امتيازات اشرافي و با ايجاد بوروکراسي مدرن از راه تصويب قانون ديوان محاسـبات عمـومي درزمينۀ درآمـدها و هزينـه هـاي دولـت و تصـويب قـانون ثبـت اسـناد و امـلاک و برخـي اصلاحات مالي و نيز تصويب قانون تشکيلات ايالتي و پيش بيني ضرورت تشـکيل مجـالس و انجمن هاي محلي و ايالتي و نيز پيشنهاد ايجاد نظام وظيفه عمومي و توزيـع امـلاک اربـابي ميان دهقانان و تفکيک وظايف ديني و سياسي از يکديگر و غيره در راستاي ايجـاد سـاخت دولت مدرن قرار گيرند.
بدين سان مشروعيت عقلاني که ورود مفاهيم مـدرن بـه ايـران زمينـه ذهنـي و وقوع انقلاب مشروطه و استقرارش زمينه عيني تحقـق آن بـود از مهـم تـرين مبـاني سياسـي پيدايش ساخت دولت مدرن مطلقه در ايران در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم بود.
Tehran, Center for the Recognition of Islam and Iran )In Persian(.
Translation: Kamal Poladi, Tehran: Center )In Persian(.
S. )1379(, The Challenge of Tradition and Modernity in Iran from the Constitution to 1320, Tehran: Markaz )In Persian(.