خلاصة:
یکی از بحثبرانگیزترین شبهات مطرح در میان قدمای فلاسفه اسلامی، شبهه ابنکمونه یا افتخارالشیاطین است. به اذعان بسیاری از متقدمین، این شبهه چالشی جدی را پیشروی حکمای آن زمان قرارداد؛ بهطوریکه پاسخ به شبهه را افتخارالملایکه نام نهادند. با نظر به برخی از برهانهای روایی، همچون برهان فرجه، میتوان پاسخی به شبهه داد که کارآیی خود را در تمامی نحلههای فکر فلسفی اعم از اصالت وجود یا ماهیت حفظ کند. ما در این مقاله از طریق توصیف و تحلیل محتوا بهدنبال بررسی شخصیت واضع شبهه بهمنظور ارایه تصویری روشن از مبدا شبهه و تقریر برهان فرجه در خصوص چگونگی پاسخ به آن هستیم. بهنظر میرسد شبهه ابنکمونه زمینهای مشترک در میان جهانشناسی مغان ایرانی و ثنویت آنها ازیکسو، و مباحث وجودشناختی در فلسفه مشاء از سوی دیگر داشته باشد. طبق پاسخ برهان فرجه فرض دو واجب بالذات مقتضی تسلسل و واجبالوجودهای بینهایت خواهد بود.
ملخص الجهاز:
سؤال اصلی که ما در پی پاسخ به آن هستیم این است که: آیا فرض وجود دو واجبالوجود که وجوب وجودشان عرض عامی برای آنها باشد، صحیح است؟ پاسخهای روایی موجود مثل برهان فرجه فارغ از اینکه در تمامی نحلههای فلسفی، اعم از اصالت وجود یا ماهیت، کارآیی لازم را دارند، در عین سادگی از اتقان بیشتری برخوردار هستند.
علاوه بر این و بهعنوان سؤالهاي فرعی میتوان این امور را مورد بررسی قرار داد که آیا کسی از فلاسفه و کلامیها در مورد خداوند اعتقادی غیر از کامل مطلق بودنش، داشته است؟ آیا امکان تقریر پاسخی ساده و همه فهم به این شبهه وجود دارد؟ در خصوص جنبة نوآوری تحقیق باید گفت که پاسخهای روایی موجود مثل برهان فرجه فارغ از اینکه در تمامی نحلههای فلسفی، اعم از اصالت وجود یا ماهیت، کارآیی لازم را دارند، در عین سادگی از اتقان بیشتری برخوردار هستند.
ريشهيابی شبهه ابنکمّونه در ابتدا شبهاتی دربارة تعدد واجبالوجود را در کتاب الکاشف مطرح کرده و خود به برخی از آنها پاسخ داده است (ابنکمّونه، 1402ق، ص 543ـ535)؛ آنچنانکه از اشارات دیگر فلاسفه پیداست، این شبهه در آثار دانشمندان قبل از او نیز وجود دارد.
محقق دوانی در شواکل الحور، ضمن طرح برهان مشائیان بر وحدت واجبالوجود و اینکه اگر واجبالوجود متعدد باشد محذور ترکیب پیش خواهد آمد؛ دلیل طرح این شبهه توسط ابنکمّونه را توجه مشائیان به اشتراک ذاتی واجبالوجودها و غفلت از این مطلب که وجوب وجود میتواند خارج از ذات و عرض عام آنها باشد، میداند.