خلاصة:
یکی از مباحثی که باید در مورد ابزارهای رایج در بازار سرمایه، امکان سنجی شود، جریان خیارات به عنوان مهمترین ابزار حق فسخ در معاملات اوراق سهام است. در این پژوهش با قبول سهام به عنوان سند حاکی از مالکیت مشاع از عین معین، جریان خیارات، به عنوان یک اصل پیشگیرانه و جبرانکننده که در راستای شفافیت بازار مطرح میباشد، بررسی شده و توصیههایی جهت سیاستگذاری در نحوه تنظیم معاملات اورق سهام در بازار سرمایه اسلامی ارائه شده است. از میان مبانی و ملاک خیارات در کلام فقهاء و حقوقدانان، دو مبنای لاضرر و حکومت اراده را میتوان به عنوان مبنای اصلی بسیاری از خیارات دانست. چنانچه در معاملهای این مبانی وجود داشت، خاستگاه اولی برای جریان خیار در آن معامله تحقق مییابد. همچنین بر پایه تحلیل ارائه شده، نتیجه گرفته شده که همراه با معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی و دستکاری بازار، عناوین غبن و تدلیس و ضرر شکل میگیرد که با وجود هر یک از این عناوین، در صورت فقدان مانع اجرایی، میتوان قائل به حق خیار فسخ در معامله سهام شد و نتیجه نهایی آن است که تنها جریان پنج خیار: غبن، تدلیس، تبعض صفقه، تخلف شرط و خیار عیب را میتوان در معاملات سهام مورد اجرا قرار داد.
One of the discussions regarding common financial instruments in capital markets whose feasibility need to be studied is the implementation of options as the most important instrument for the right to rescind the equity (securities) transactions. In this research, with considering shares as a deed specifying the joint ownership of a definite object, the implementation of options as a preventive and compensatory principle, which is perceived as some means to promote market transparency, has been examined and recommendations have been put forward for the purposes of policy-making concerning the method of regulation within the equity transactions in the Islamic capital market. Through the bases and criteria of options presented by the jurists and lawyers, the “No-damage Rule” and the “Dominion of Will” have been mentioned as the two main bases for most options. If in any given transaction, such these criteria exist, there originates the initial source for implementing the option in that transaction. In addition, based on the suggested analysis, it’s been concluded that lesion, deception and loss are formed along with the transactions by means of insider trading and market manipulation, which regardless of any of these issues, in case there is a lack of executive obstruction, we could affirm the existence of the right to rescind the equity transaction and the final conclusion is that there exist only five options that are capable of being implemented in equity transactions namely as lesion, deception, separation of some goods, breach of condition and the option of defect.
ملخص الجهاز:
همچنین بر پایه تحلیل ارائه شده ، نتیجه گرفته شده که همراه با معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی و دستکاری بازار، عناوین غبن و تدلیس و ضرر شکل میگیرد که با وجود هر یک از این عناوین ، در صورت فقدان مانع اجرایی، میتوان قائل به حق خیار فسخ در معامله سهام شد و نتیجه نهایی آن است که تنها جریان پنج خیار: غبن ، تدلیس ، تبعض صفقه ، تخلف شرط و خیار عیب را میتوان در معاملات سهام مورد اجرا قرار داد.
سازوکار برخورد با تخلفات مذکور و دیگر تخلفاتی که در معاملات سهام وجود دارد این است که این تخلفات باید ابتدا توسط سازمان بورس و اوراق بهادار کشف و شناسایی شده و سپس طبق قوانین و مقررات مربوط با آن برخورد لازم صورت میگیرد که مستلزم هزینه و زمان طولانی میباشد.
بدین معنا که اگر هر یک از عوامل بازار بخواهند در مورد اطلاعات مربوط به کالا هرگونه پنهان کاری مرتکب شوند و اطلاعات مرتبط به کالا همچون عیوب مخفی را بازگو ننمایند و از این طریق طرف مقابل متضرر شود، قوانین بازار برای فردی که متضرر شده است راه هایی قرار داده تا بتواند ضرر ناشی از عدم صداقت و شفافیت در معامله را جبران نماید.
توضیح بیشتر این که همراه با معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی و دستکاری بازار، عناوین غبن و تدلیس و ضرر شکل میگیرد که با وجود هر یک از این عناوین ، میتوان قائل به حق خیار فسخ در معامله سهام شد.