خلاصة:
مانوئل جی اسمیت (1934–2007م.) روانشناس آمریکایی و پیشگام در جنبش آموزش قاطعیّت در تغییر زندگی بود. کتاب روانشناسی اعتراض (1975م.) وی مبارزه عملی با سلطهجویی دیگران است. از دید وی، سلطهجو کسی است که انسانها را «شیء» میبیند و اصرار به شئ کردن انسانها دارد، زیرا «انسان شئ» می-تواند عامل فسادها و بیعدالتیها باشد. کمتر عاملی در زندگی انسان به اندازه ظلم و سلطهجویی، آفت سلامت، حقیقت، عدالت و سد راه رشد و تکامل و اتّحاد آدمی است. استفاده از دستاوردهای دانش روان-شناسی در ادبیّات، ابزاری سودمند در تحلیل متون ادبی است. در شعر فارسی، اعتراض، گونهای ادبی است که به مقتضای برخی بیعدالتیها و تبعیضها به وجود آمد و شکل گرفت. عنصر اعتراض برای انعکاس واقعیّتهای تلخ سیاسی و اجتماعی در جامعه، در شعر فارسی نمود یافته است. اعتراض، دغدغههای فکری و درد دل و شکایتکردن از رخدادهای دردناک زندگی است. از آنجا که بخشی از محتوای مثنوی مولوی به موضوع اعتراض، شکوه و گلایه اختصاص داده شده و بنمایه اعتراض یکی از مضمونهای مثنوی مولوی است که در انحنای سکوت وی پدید آمد؛ این نوع ادبی در مثنوی مولوی خیزشی متفکرانه و سیاسی، اجتماعی در مقابل دسیسهها است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش اصلی است که بر اساس دیدگاه روانشناسی اعتراضی مانوئل اسمیت، بیشترین بنمایه اعتراض و دغدغههای فکری مولوی در مثنوی را کدام موضوع تشکیل میدهد؟ به استناد دستاوردهای پژوهش، اعتراض از حاکمان و سلطهجویان بخش اعظم اعتراض در مثنوی مولانا را تشکیل میدهد.
Manuel J. Smith (1924 – 2007) , an American psychologist, was the forerunner in the movement of education of decisiveness in the change of lifestyle. His psychological book of objection ( 1975 ) showed practical combat against the dominance of the others. From his point of view, dominant is a person who sees the men as his subjects because man can be the agent of dishonesty and injustice. Few factors in man’s life dominance is blight to health, truth, justice and hindrance of development and unity of man. The use of achievement of psychology in literature is a useful tool in the analysis of literary texts. In Persian poetry, protesting itself is a kind of literature which appeared by some injustices and discriminations. The element of objection emerged in Persian poetry to reflect the bitter political and social facts – protesting mental disturbances, confabulation and complaints are the theme of protesting which are dealt with in the Mathnavi of Maulavi which appeared in his silence. This literary genre in the Mathnavi of Maulavi is a thoughtful, political, and social uprising against the conspiracy. The present paper, done by descriptive – analytic method, is to answer the posed questions: based on the psychological point of view, and regarding the idea of Manuel Smith, which themes make up the mental disturbance of Maulana? Based on the achievements of the research protesting towards the rulers constitute the most part of objection in the Mathnavi of Maulavi.
ملخص الجهاز:
مقاله حاضر با روش توصيفي- تحليلـي در صدد پاسخ به اين پرسش اصلي است که بر اساس ديدگاه روان شناسي اعتراضي مانوئل اسـميت ، بيشـترين بن مايه اعتراض و دغدغه هاي فکـري مولـوي در مثنـوي را کـدام موضـوع تشـکيل مـيدهـد؟ بـه اسـتناد دستاوردهاي پژوهش ، اعتراض از حاکمان و سلطه جويان بخش اعظم اعتراض در مثنوي مولانـا را تشـکيل ميدهد.
١-١- پيشينۀ پژوهش بر اساس بررسيهاي انجام شده تاکنون پژوهشي مستقل (در قالب کتاب يـا مقالـه ) در بـاره تطبيق روان شناسي اعتراض با آثار ادبي ايران زمين به استناد نظريه مانوئل اسميت صـورت نگرفتـه است ، اما برخي از آثار منتشر شده در زمينه اعتراض به ترتيب سال نشر عبارتند از: ياحقي ، در سال ١٣٨٤ مقالۀ بث الشکوي را در دانشنامۀ زبان و ادب فارسي منتشر کـرده اسـت .
اين بدخواهان حسود چنان فراوانند که مولانا ناگزير است که هماننـد علـي سـر در چاه فرو برد و درون آن بنالد تا کسي ناله هاي او را نشنود: اي ضياءالـــحق حــــسام ديــن و دل کـي تـوان انـدود خورشـيدي بـه گـل قصد کردستند ايـن گـــل پـــاره هـا کــه بپــــوشانند خــــورشيد تـــو را مــحرم مــرديت را کــو رسـتمي تــا ز يــک خــرمن يکــي جــو گفتمــي چون بخواهم کـز سـرت آهـي کشـم چــون علــي ســر را فــرو چــاهي بــرم چون که اخـوان را دل کينـه ور اسـت يوســفم را قعــر چــاه اولــيتــر اســت (همان : ١١٤١) ٣ـ١ـ٣ـ حق قضاوت نهايي مانوئل اسميت ، در فصل دوم کتـاب روان شناسـي اعتـراض عنـواني دارد: «قضـاوت نهـايي بـا شماست » (اسميت ، ١٤٠٠: ٥٥) و در ادامه ميافزايد که «اين مهم ترين اصل حق طلبي اسـت کـه بـا رعايت آن هيچ کس نميتواند بر شما مسلط شود.