خلاصة:
بیژن الهی از زمرۀ شاعران «شعر دیگر» است که در مجموعۀ «جوانیها» علیرغم زبانی تغزلی و توجه به عنصر عاطفه، به لایۀ زیباییشناسی و عنصر بلاغی شعر نیز توجه داشته است. در «جوانیها» این درهمتنیدگی دو عنصر عاطفه و بلاغت به توصیف رخسار معشوق و ویژگیها و حالات او نیز سرایت کرده است. چهرۀ معشوق در «جوانیها» حسی است و نوع عشق در اشعار او تنانه است. الهی از زبانی تغزلی از نوعی شعر سپید بهره میگیرد که بیشترین نزدیکی را به طبیعت نثر دارد. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، چهرۀ معشوق؛ از جمله: چشم، پوست چهرۀ معشوق، پیشانی و پلک، پیکر و قلب معشوق، ویژگیها، کنشها و واکنشها، حالات و رفتارهای معشوق از جمله دوست داشتن، عشق دوسویۀ عاشق و معشوق، وصال و چگونگی بیان این حالات در زبانی تغزلی و ادبی بررسی و تحلیل میشود، همچنین تشبیه معشوق به پدیدههای دیگر و تصاویر بلاغی مرتبط با چهره، پیکر و ویژگیهای معشوق تبیین میگردد تا بر اساس تصاویر خیالی و حسی، جنبة زیباییشناسی چهرۀ معشوق، نوع رفتار، کنش و واکنشها و ویژگیهای معشوق عیانتر و آشکارتر شود. در این پژوهش ضمن بیان توصیفاتی که شاعر از معشوق دارد، به بیان لایههای زیباییشناسی و عناصر بلاغی حاصل از این توصیفات میپردازیم.
Bizhan Elahi is one of the poets of ‘other poems’ who has paid attention to the aesthetic layer and the rhetorical elements in the collection of ‘Youths’ despite the lyrical language and attention to the element of emotion. In Youths, this entanglement of the two elements of emotion and rhetoric has also spread to the description of the beloved's face and his features and states. The face of the beloved in Bizhan Elahi's Youth is sensual and the kind of love is bodily in his poems. Elahi uses lyrical language in a type of white poetry that is closest to the nature of prose. In this research, the beloved face is described and analyzed, including the eyes, the skin of the beloved’s face, forehead and eyelids, the body and heart of the beloved, and the characteristics, actions and reactions, moods and behaviors of the beloved, including endearment, the mutual love of the lover and the beloved, and how these states get expressed in lyrical and literary language are examined and analyzed. As well, the similarity of the beloved to other phenomena and rhetorical images related to the face, body and characteristics of the beloved are analyzed and described. The aesthetic aspect of the beloved's face, the type of behavior, actions and reactions and the characteristics of the beloved become more and more obvious. In this research, in a descriptive-analytical method, while expressing the poet's descriptions of the beloved, we express the aesthetic layers and rhetorical elements resulting from these descriptions
ملخص الجهاز:
توصیف و تصویر سیمای معشوق در «جوانیها»ی بیژن الهی هادی طیطه ١ مهسا ایمانی برنج آباد٢ چکیده بیژن الهی از زمرة شاعران «شعر دیگر» است که در مجموعۀ «جوانیها» علیرغم زبانی تغزلی و توجه به عنصر عاطفه ، به لایۀ زیباییشناسی و عنصر بلاغی شعر نیز توجه داشته است .
در این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده ، چهرة معشوق ؛ از جمله : چشم ، پوست چهرة معشوق ، پیشانی و پلک ، پیکر و قلب معشوق ، ویژگیها، کنش ها و واکنش ها، حالات و رفتارهای معشوق از جمله دوست داشتن ، عشق دوسویۀ عاشق و معشوق ، وصال و چگونگی بیان این حالات در زبانی تغزلی و ادبی بررسی و تحلیل میشود، همچنین تشبیه معشوق به پدیده های دیگر و تصاویر بلاغی مرتبط با چهره ، پیکر و ویژگیهای معشوق تبیین میگردد تا بر اساس تصاویر خیالی و حسی، جنبۀ زیباییشناسی چهرة معشوق ، نوع رفتار، کنش و واکنش ها و ویژگیهای معشوق عیان تر و آشکارتر شود.
نظیر این تصویر در شعر «یادبود» نیز وجود دارد که همچنان نوع عشق را تنانه نشان میدهد: این یادبود را/ که هر دم در خون تو رشد میکند/ چون کودکی سپید/ خاهی زاد (جوانیها، ١٣٩٧ :٤٠) در واقع شاعر به خاطر آوردن یادبود را به زادن کودکی سپید توسط معشوق ، تشبیه کرده است .